پس از اکران «ویژه تعطیلات نگهبانان کهکشان» در پایان نوامبر، فاز 4 دنیای سینمایی مارول رسما به پایان رسید. مرحله چهارم در آغاز سال 2021 با « WandaVision » آغاز شد، سریالی پرطرفدار در دیزنی+ که شخصیت واندا ماکسیموف را پس از وقایع فاز 3 اوج «انتقامجویان: پایان بازی» دنبال میکرد. با این حال، همانطور که این مرحله با فیلمها و سریالهای تلویزیونی ادامه پیدا کرد، از آن زمان به یکی از جداکنندهترین دوران در تاریخ MCU تبدیل شد. (مطمئناً، تنها چهار دوره وجود داشته است، بنابراین رقابت برای جایزه «تفرقهانگیزترین» اساساً فقط یک رقابت بین فاز 4 و فاز 2 است.)
با اضافه شدن مجموعههای دیزنی +، مجریان برنامه و کارگردانان این فرصت را داشتند که در محدوده فرمول سنتی MCU غواصی خلاقانهتری داشته باشند. برخی از این سریالها، مانند « WandaVision » برای مثال، بهعنوان مجموعهای برای پروژههای بعدی عمل میکنند، مانند نقش متضاد واندا در «دکتر استرنج در چند جهان جنون» یا حضور آتی مونیکا رامبو در فیلمی با کلاه بری لارسون.
“مارولز” با این حال، این خلاقیت و منحصربهفرد بودن ،را همیشه برای طرفداران و منتقدان کارساز نساخته است و منجر به برخی از خشنترین بررسیهایی شد که MCU تا به امروز داشته است. (و خشن ترین … اگر «مرد آهنی 2»، «ثور: دنیای تاریک»، «انتقام جویان 2: عصر اولترون » یا دوره جف لوب تلویزیون مارول را در نظر نگیرید.)
با این وجود، در مورد هر قسمت جدید در دنیای سینمایی مارول چیزهای زیادی برای دوست داشتن وجود دارد، اما مانند همه چیزها، آنها از کامل بودن فاصله زیادی دارند. از بین هشت نمایشی که در سالهای 2021 و 2022 در دیزنی پلاس به نمایش درآمدند، این 15 خط داستانی حاوی جنبههایی بودند که برخی بینندگان را به اشتباه انداختند. و اما با این حال، برای دیگران، ممکن است نقاط برجسته هر پروژه بوده باشند.
بازگشت پیترو ماکسیموف
« WandaVision » مطمئناً یکی از اصلیترین پیشفرضها را در سراسر دنیای سینمایی مارول دارد. واندا ماکسیموف که توسط مرگ ویژن در جریان «انتقامجویان: جنگ بینهایت» از خود بیخود شده است، مجموعهای را شروع میکند که واقعیت یک شهر کوچک در نیوجرسی را کنترل میکند و شهروندانش را مجبور میکند تا در تخیلاتش به عنوان یک زوج متاهل احیا شده، نقش اضافی را ایفا کنند. این سریال در چندین دوره کمدی، از مخاطبان استودیویی در دهه 1950 تا تولیدات به سبک ساختگی در دهه 2000 می گذرد.
یکی از شگفتانگیزترین پیچشها در پایان اپیزود 5 رخ میدهد، جایی که بحث بین واندا و ویژن در مورد کنترل او بر Westview با ورود برادر مردهاش، پیترو، قطع میشود. فقط به جای اینکه آرون تیلور جانسون دوباره نقش خود را در «انتقامجویان: عصر اولترون » بازی کند، نقش پیترو را ایوان پیترز بازی میکند که نقش کوئیک سیلور را در فیلمهای «مردان ایکس» فاکس بازی میکرد. تقریباً بلافاصله، طرفداران این بازنویسی درونجهانی را به عنوان مدرکی مبنی بر اینکه رویدادهای ” WandaVision ” قرار است جهان چندگانه را بشکنند، پیشبینی کردند ( از طریق Vox ).
متأسفانه، این اتفاق نیفتاد و آنچه انتظارات متورم را از بین برد. همانطور که مشخص است،- شخصیت پیترز پیترو نیست – او بازیگری با نام تاسف بار “رالف بونر ” است. آگاتا هارکنس شروع به کنترل ذهن رالف کرد تا واندا را مجبور کند که واقعیت دروغ خود را زیر سوال ببرد. در حالی که طرفداران از این که پیترو همان پیترو واقعی نبود ناامید شده بودند، از نظر خود ایوان پیترز این یک چرخش سرگرم کننده بود.
تمام مدت آگاتا پشت صحنه بود… درسته؟
از آنجایی که ” WandaVision ” اولین سریال MCU بود که در طول چند هفته پخش شد، طرفداران میتوانستند تئوریهای خود را در مورد اینکه این مسیر به کجا میرود در طول اجرای آن مطرح کنند. تقریباً هر کسی که در اوایل سال 2021 در رسانه های اجتماعی بود، برخی از حدس های عجیب را در مورد حقیقت وضعیت واندا به یاد می آورد. مردم فکر می کردند Westview پر از جهش یافته ها است. آنها تصور کردند که دوست مهندس مونیکا رید ریچاردز است. آنها پیش بینی کردند که دکتر استرنج مداخله خواهد کرد و این لیست ادامه دارد. با این حال، با ادامه سریال، یک نظریه رایج شد، و به نظر میرسید آنچه برخی از بینندگان به عنوان ایستراگ تعبیر میکردند، نشاندهنده درستی آن بود.
این تئوری حول محور مفیستو می چرخید – که اساساً معادل کمیک های مارول با شیطان مسیحیان است – بسیاری از طرفداران این تصور را پذیرفتند که قبل از اولین قسمت ” WandaVision “، واندا به نوعی با شیطانی که Hex برای او ایجاد کرده در تماس بوده بدون اینکه به او اطلاع دهد و در این فرآیند شهروندان Westview شکنجه می شوند.
با این حال، راهحل واقعی بسیار سادهتر بوده است: همسایه واندا، اگنس، آگاتا هارکنس بود، جادوگری که ناامید از یادگیری چگونگی بدست آوردن قدرت واندا بود. آگاتا تمام مدت در پشت صحنه کار می کرد و باعث شد که یک شماره موزیکال بیلبورد را به تصویر بکشد. با وجود اشاراتی که متوجه مفیستو با تبلیغات ” WandaVision ” و حضور Darkhold شده است، او در واقع در این نمایش حضور ندارد.
تغییر اخلاق بارون زیمو
در مقایسه با ” WandaVision “سریال ، “The Falcon and the Winter Soldier” بیشتر شبیه به MCU faire به نظر می رسد، با روحیه جاسوسی-مهیج که تقریباً شبیه به فیلم های “Captain America: The Winter Soldier” و “Black Widow” است.
این سریال سم ویلسون و باکی بارنز را دنبال میکند که با هم متحد میشوند تا گروهی از تروریستها را که به نام خردکنندههای پرچم شناخته میشوند، متوقف کنند. این کار در نهایت آنها را مجبور به استخدام بارون زیمو می کند. در «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»، شخصیت دانیل برول به ویژه باکی را برای یک حمله تروریستی به منظور تحریک درگیری درون انتقامجویان فریب میدهد.
برای سام و باکی به اندازه کافی دشوار است که زیمو را از زندان خارج کنند تا او بتواند به آنها کمک کند تا از خردکنندههای پرچم پیشی بگیرند. خوشبختانه، زیمو با ارتباطاتش در مادریپور ، شهری که توسط دنیای جنایتکارش تعریف شده، مفید واقع میشود. این اتحاد موقت همچنین به زیمو این فرصت را میدهد تا به هدف نهایی خود یعنی خلاص کردن جهان از شر سربازان فوقالعاده با خارج کردن خردکنندههای پرچم دست یابد. با این وجود، وقتی دورا میلاژ از واکاندا برای دستگیری زیمو میآیند ، این مغز متفکر از طریق یک تونل مخفی فرار میکند.
زیمو در سریال به انگیزههای پنهانی بزرگتری اشاره دارد که باکی و سم از آن بیاطلاع هستند. اگرچه او برای لحظه ای کوتاه ماسک بنفش خود را در کمیک ها می زند، اما این کنایه ها چندان زیاد نیستند. باکی بعداً متوجه می شود که زیمو در حال ادای احترام در یک بنای یادبود سوکوویان است و در آنجا خود را به دورا میلاژ تسلیم می کند تا محکومیت خود را از سر بگیرد. برای شخصیتی که به نظر میرسد بیشتر از آنچه که اجازه میدهد میداند، این یک پایان بسیار ضعیف و منفعل است.
چهره پشت پاور بروکر
البته، بارون زیمو تنها تهدید زیربنایی برای ماموریت سم و باکی در سرتاسر «فالکون و سرباز زمستان» نیست. در طول تحقیقات خود در مادریپور ، آنها از وجود یک قدرت کارگزار مخفی در پشت صحنه که شهر را اداره می کند، آگاه می شوند. خوشبختانه، آنها خود را متحد با شارون کارتر، مامور سابق SHIELD می یابند که به استیو راجرز در جریان وقایع “کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی” کمک کرد، که باعث شد او از دولت ایالات متحده فراری شود.
زمانی که شارون در «شاهین و سرباز زمستان» ظاهر میشود، پس از اینکه ظاهراً تانوس او را به مدت پنج سال از زندگی خارج کرده بوده است، در مادریپور زندگی میکند – شرایطی که قهرمانان عنوان سریال میتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند – او به باکی و سم در هدفشان کمک می کند تا خردکننده های پرچم را از بین ببرند، اگرچه او هنوز از سریال ناپدید نشده است. در پیچشی که برخی از بینندگان آمدن آن را می بینند، شارون کارگزار قدرت است، که در طول سریال و در حالی که همه معتقد بودند او مرده است، و برای ایجاد ثروت و قدرت در یک کشور خارجی، جاگیری کرده است.
شارون پس از کشتن کارلی مورگنتا به دلیل خیانت به هدف اصلی خود، مورد عفو ایالات متحده قرار می گیرد. با این حال، با توجه به صحنه پس از ساخت فیلم “شاهین و سرباز زمستان”، اکنون که شارون در سیا در حال گرفتن پست است، قصد دارد به فعالیت های تجاری خود به عنوان کارگزار قدرت مخرب خویش ادامه دهد. این چرخش شارون را برای برخی درگیریهای آینده آماده میکند، اما در مجموع یکی از نکات برجسته سریال نیست.
لوکی با خودش برخورد می کند
“لوکی” یک آزمایش منحصر به فرد برای دنیای سینمایی مارول بود، به خصوص با توجه به اینکه شخصیت تام هیدلستون در شروع فیلم “انتقام جویان: جنگ بی نهایت” به طرز غم انگیزی کشته شد. با این وجود، شوخیهای سفر در زمان نمایش داده شده در «انتقامجویان: پایان بازی» منجر به این میشود که نسخهای از لوکی از سال 2012 به تسراکت دست پیدا کند ، که از آن برای خارج شدن از بازداشتگاه استفاده میکند. در قسمت اول “Loki”، این عمل به سرعت توسط Time Variance Authority (اداره امور ناهنجاری های زمانی) ، که وظیفه آنها حفظ جدول زمانی منحصر به فرد دنیای مارول است، بازداشت می شود.
در نهایت، لوکی با TVA خویش، در تضاد با … دشمن قرار می گیرد. در حالی که او در حال شکار یک زن جنایتکار مرموز به نام سیلوی است، لوکی با او در قمر در حال فروپاشی Lamentis-1 تنها می ماند. این دو با اکراه با هم کار می کنند تا از این سیاره خارج شوند، جایی که بر سر تجربیات متفاوت خود به عنوان یک شخص پیوند می خورند. به طور طبیعی، لوکی واقعاً در حال رشد برای مراقبت از سیلوی است، که موبیوس بعداً به آن چنین اشاره کرد که او “آشوب خالص” است.
همه بینندگان «لوکی» با تصمیم برای نمایش ارتباط لوکی و سیلوی به عنوان یک داستان عاشقانه موافق نبودند، که مایکل والدرون ، مجری برنامه توضیح داد که به معنای استعاره ای برای پذیرش خود (از طریق مارول) بود. زمانی که سیلوی لوکی را میبوسد، فصل اول پایان می پذیرد. فقط برای اینکه او را از دریچه زمانی عبور دهد تا بتواند دشمن واقعیاش را بکشد. اما سؤال این است که … آن دشمن واقعی، واقعاً کیست؟
فاش شدن یک شرور بزرگ در پایان زمان
بیشتر درگیریها در سرتاسر «لوکی» باعث میشود که ضدقهرمانان ما راز نگهبانان زمان را بررسی کنند. لوکی و سیلوی در نهایت با موجودات عرفانی روبه رو می شوند … اما متوجه می شوند که همه آنها روبات هستند. پس از اینکه لوکی و سیلوی هر دو هرس می شوند، در نهایت به فضای خالی می رسند ، بُعدی که اشیاء و موجودات هرس شده در آن ساکن هستند. لوکی و سیلوی دوباره در پوچی متحد می شوند و با چندین نوع دیگر از خودشان برخورد می کنند.
در پوچی ، لوکی ها با Alioth – هیولایی که در آخر زمان از قلعه محافظت می کند – روبرو می شود و او را شکست می دهند . پس از اینکه ” WandaVision ” و “The Falcon and the Winter Soldier” احتمالاً انتظارات طرفداران را با غافلگیری شرور بزرگ برآورده نکردند، “Loki” این مطلب را ارائه می دهد. جاناتان میجرز اولین بازی خود را به عنوان “او که باقی می ماند”، به عنوان خالق TVA انجام می دهد. همانطور که او منشأ خود را توضیح می دهد، مشخص می شود که “او که باقی می ماند” گونه ای از شخصیت شرور کانگ فاتح است که از چند جهانی عبور کرده تا بر علیه خودش جنگ کند.
متأسفانه فینال واقعی «لوکی» باید منتظر بماند. این سریال در یک cliffhanger به پایان می رسد زیرا سیلوی “او که باقی می ماند” را می کشد، جهان چندگانه را می شکند و تعداد بی نهایت کانگ را آزاد می کند. خود لوکی با موبیوسی که او را به یاد نمی آورد وارد یک TVA جایگزین می شود. با تایید این که “Loki” در نهایت در فصل دوم پخش خواهد شد، امیدواریم که این فصل به صورت گذشتهنگر چیزی بیش از تنظیم برای پروژههای آینده MCU باشد.
یک بازگشت از کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو
پس از اینکه «لوکی» چند وجهی بودن دنیای سینمایی مارول را باز کرد، سری بعدی که به دیزنی پلاس رسید، انیمیشن «What If …?» بود. بر اساس مجموعه کتاب های کمیکی به همین نام، فصل اول نگاهی به چندین جدول زمانی متناوب دارد و صدای بازیگران بازگشته را در خود دارد. برخی از نمونهها عبارتند از شرارت دکتر استرنج پس از مرگ کریستین پالمر و کیلمونگر که تونی استارک را در افغانستان نجات میدهد. با این حال، قسمت اول، قلمرو آشنای زیادی را برای طرفداران مارول میپیماید.
با عنوان “چه می شد اگر… کاپیتان کارتر اولین انتقام جو بود؟” این اپیزود بر روی پگی کارتر، یکی از بنیانگذاران SHIELD متمرکز است که معاشقه او با استیو راجرز در طول جنگ جهانی دوم کوتاه شده است. اگرچه این دو در «انتقامجویان: پایان بازی» پایان خوششان را دریافت میکنند، اما این قسمت مسیر دیگری را بررسی میکند که در آن پگی به دنبال استیو زخمی میرود و سرم فوقالعاده ابرسرباز را میگیرد. در نتیجه، او تبدیل به کاپیتان کارتر، یک ابرقهرمان مشهور یونیون جک میشود، در حالی که استیو در نهایت به خلبانی HYDRA Stomper میپردازد.
در نتیجه این اتفاق تقریباً از دست رفته، ضربات این اپیزود «چه میشد اگر …؟ » صحنههای بسیاری از «کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو» از جمله بسیاری از سکانسهای اکشن اپیزود را بازسازی میکند. برخی از منتقدان احساس کردند که این اپیزود فاقد تخیل وعده داده شده توسط “What If …؟ ” به عنوان یک مفهوم است، اگرچه قسمت های بعدی احتمالاً به برآورده کردن انتظارات مخاطب نزدیک تر شده اند. اما برای اولین اپیزود، کاپیتان کارتر جالب ترین جدول زمانی جایگزینی نیست که آنها می توانستند بررسی کنند.
دستور کار پنهان یک شمشیرباز مشکوک … یا فقدان آن
علیرغم اینکه اولین پروژه MCU در مورد بازی در نقش انتقام جو ،کلینت بارتون سرسخت جرمی رنر است، بخش قابل توجهی از سریال بر روی یک شخصیت کاملاً جدید تمرکز دارد. هایلی استاینفلد اولین بار در نقش کیت بیشاپ ، یک تیرانداز دانشگاهی که از زمان نبرد نیویورک در سال 2012، بارتون را تحسین میکرد. آنها با هم همکاری می کنند تا نام او را پاک کنند و در مورد سازمان جنایی تحقیق کنند.
البته گویی این کافی نیست، کیت به نامزد جدید مادرش، جک دوکسن، نیز مشکوک می شود. تونی دالتون، خبره شمشیربازی، با بازی تونی دالتون، با نام Better Call Saul، مغز متفکر شیطانی را روی او نوشته است، به خصوص در زمانی که عموی جک، آرماند، با زخم شمشیر به قتل رسیده است. با توجه به اینکه کیت در اولین قسمت سریال “Hawkeye”، آرماند را در حال تهدید جک در یک حراجی در بازار سیاه مشاهده می کند، به نظر می رسد که او دستور کار بزرگتری دارد.
برای ناراحتی طرفداران قدیمی این شمشیرزن، جک هیچ برنامه پنهانی ندارد ، او فقط شمشیر را دوست دارد. حضور او در حراجی به دلیل علاقه او به خرید شمشیر رونین است و ارتباط او با مافیای لباس ورزشی ،نامشروع است. او برای مدت کوتاهی توسط مادر کیت، که کارمند ویلسون فیسک است، برای قتل آرماند مامور می شود. او حتی به کیت و کلینت کمک می کند تا در جریان پایان سریال با لباس های ورزشی مبارزه کنند. با این وجود، رفتار مشکوک جک فقط یک شاه ماهی قرمز بود.
یلنا ، کلینت بارتون را هدف قرار می دهد
فلورانس پوگ با بازی در نقش یلنا، خواهر خوانده ناتاشا رومانوف، در فیلم «بیوه سیاه» محصول 2021، به راحتی مورد علاقه طرفداران MCU قرار گرفت. صحنه پس از ساخت آن فیلم بازگشت یلنا برای آزار «هاکای» بود، زمانی که مامور دولتی مرموز جولیا لوئیس-دریفوس، والنتینا آلگرا دی فونتین، یلنا را مأمور ترور قاتل ناتاشا – کلینت بارتون – می کند. البته، طرفداران میدانند که هاکای ،بلک ویدو را نکشته است – ناتاشا در «انتقامجویان: پایان بازی» خود را در Vormir قربانی میکند تا بچههای خوب بتوانند نیمی از بشریت را نجات دهند.
اگرچه این انگیزه به اندازه کافی ساده به نظر می رسد، “هاکای” آن را بیهوده پیچیده می کند. یلنا سرانجام در قسمت چهارم سریال برای کمین کردن در سر راه کلینت و کیت ظاهر شد. در قسمت بعدی، یلنا با کیت ملاقات می کند و هویت خود را به عنوان خواهر ناتاشا فاش می کند و اینکه او برای کشتن کلینت استخدام شده است. بعد از اینکه کیت می پرسد چه کسی یلنا را استخدام کرده است، یلنا کمی جاسوسی می کند و نشان می دهد که شخصی که او را استخدام کرده کسی جز مادر کیت، النور نبوده است.
در اینجا چندین سوال ایجاد می شود که النور چگونه با والنتینا ارتباط برقرار می کند، اما چیزی که حتی گیج کننده تر است این است که یلنا تصمیم می گیرد به ماموریت خود برای کشتن کلینت در پایان، علی رغم تلاش های کیت برای متوقف کردن او، ادامه دهد. با این وجود، کلینت فرصتی پیدا می کند تا با یلنا صحبت کند و او را متقاعد کند که ناتاشا خودش را فدا کرده است و او سعی کرده جلوی او را بگیرد. اگرچه این یک لحظه احساسی برای دو شخصیت است که با هم به اشتراک بگذارند، اما طبیعی ترین تشدید داستان در سریال (از طریق The Wrap) نیست.
درون آسایشگاه روانی ذهن مارک اسپکتور
در کنار شخصیت هایی مانند مرد عنکبوتی و کاپیتان آمریکا، مون نایت یک شخصیت نسبتا مبهم است، که باعث شد مارول بتواند او را در کانون یک سریال دیزنی+ قرار دهد.
شخصیت قهرمان شوالیه ماه به خدای مصری خونشو خدمت می کند. استیون و مارک به سرعت درگیر یک فرقه مرموز به رهبری آرتور هارو اتان هاوک می شوند که برای کنترل یک بدن مبارزه می کنند.
«شوالیه ماه» به دلیل کاوش در مورد بیماری روانی، به ویژه اختلال هویت تجزیه ای، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. به همین دلیل، این نمایش بسیار روانگردانتر از بسیاری از پروژههای دیگر MCU است، زیرا اسکار آیزاک بیشتر سریال را بر ضد خودش در آینه میگذراند. «شوالیه ماه» در قسمت 4 از این هم فراتر می رود، زمانی که مارک به ظاهر کشته می شود و در یک آسایشگاه روانی بیدار می شود، جایی که او در حال مصاحبه با یک روانشناس که شباهت زیادی به شخصیت هاوک دارد، است.
در حالی که اپیزود 5 داستان های زیادی را در مورد مارک فاش می کند، این کار را از طریق این چارچوب پناهندگی روانی انجام می دهد که، صادقانه بگویم، فقط گیج کننده تر می شود (منبع Polygon).
همانطور که مارک و استیون در این زندگی پس از مرگ به شکل پناهگاه روانی حرکت میکنند، سریال به این مصاحبهها با دکتر هارو که ظاهراً در ذهن مارک میگذرد، کوتاه میشود. مصاحبه ها در پایان ادامه می یابد و مارک و استیون در نهایت شروع به کار با هم علیه هارو می کنند.
مارک، استیون و صدای سوم
برای چندین قسمت از “شوالیه ماه” منتهی به فینال، طرفداران متوجه سرنخ ها و ایستراگ هائی شدند که نشان می دهد ممکن است شخصیت های بیشتری در بدن مارک اسپکتور وجود داشته باشد تا استیون گرانت.
در اپیزود 3، مارک به طور مداوم در طول یک دعوا هوشیاری خود را از دست می دهد، که او را به گردن استیون می اندازد که دخالت خود را انکار کند. بعداً، در طول اولین حمله اپیزود 4 در آسایشگاه روانی رویاگونه، مارک و استیون از کنار اتاقی عبور می کنند که تابوتی در آن به شدت تکان می خورد.
به خصوص طرفداران کتاب های کمیک مشتاقانه منتظر رونمایی جیک لاکلی بودند. در کمیک ها، لاکلی شخصیت راننده تاکسی مارک، و بیشتر یک مبارز، در سطح خیابان است. با این حال، در طول نبرد نهایی، “شوالیه ماه” تصمیم می گیرد ضربان قبلی خود را تکرار کند که مارک در جریان مبارزه با آرتور هارو هوشیاری خود را از دست می دهد و پس از نزدیک به کشتن هارو به هوش می آید. با این حال، این موضوع را تا صحنه پس از پخش فصل اول فاش نمی کند.
در آخرین لحظات پایانی «شوالیه ماه»، یک غریبه مرموز آرتور هارو را از یک آسایشگاه روانی واقعی بیرون میآورد و او را به یک لیموزین میبرد که خونشو در آن نشسته است. در آنجا، خونشو ،هارو را با راننده خود، جیک لاکلی – یکی دیگر از شخصیت های مارک و استیون با کلاه و لهجه اسپانیایی آشنا می کند. لاکلی با یک تپانچه خاموش به هارو شلیک می کند، که نشان می دهد او به وضوح پیرو فداکار خونشو است. متأسفانه برای برخی از طرفداران، این افشای لاکلی خیلی کم و دیر بود، و فقط به عنوان مجموعه ای برای ماجراجویی بعدی شوالیه ماه عمل می کند.
خانم مارول از همتای کمیک خود دور می شود
پس از اینکه «شوالیه ماه» در سال 2022 دنیای سینمایی مارول را شروع کرد، «خانم مارول» از نظر لحن یک حرکت متفاوت بود . این سریال به دنبال کامالا خان، یک نوجوان پاکستانی است که در شهر جرسی زندگی می کند، که اوقات فراغت خود را با مجسمه های انتقام جویان – به ویژه کارول دانورز – می گذراند. زندگی او به طرز ناامیدکننده ای عادی است، تا اینکه یک شب او به صورت مخفیانه بیرون می رود تا در یک مسابقه کازپلی کاپیتان مارول شرکت کند. او برای افزودن به لباس خود، یک النگوی خانوادگی باستانی را قرض می گیرد که توانایی کنترل انرژی را به او میدهد.
در حالی که «خانم مارول» انتقادات نابسامان زیادی را دریافت کرد، قدرتهای او در این مجموعه مورد شکایت طرفداران سرسخت کتابهای کمیک بود که ادعا میکردند از تغییر گسترده کمیکها ناامید شدهاند. در کمیکها، کامالا در معرض مه تریژن قرار میگیرد که توانایی ناانسانی او را در تغییر اندازه و شکل اندامهایش، شبیه به آقای شگفتانگیز، فعال میکند. با این وجود، ذهنهای پشت سری «خانم مارول» قدرتهای او را بیشتر شبیه فانوس سبز دیسی کردند تا او را به MCU موجود و همچنین خود کارول دانورز (از طریق Entertainment Weekly) متصل کند. (و شاید برای پرهیز از خوردن ناهار استعاری رید ریچاردز قبل از اینکه چند سال دیگر خودش به MCU برسد.)
از ابتدای «خانم مارول» مشخص است که این نسخه از کامالا مانند همتای کمیک او ناانسان نیست. با توجه به چمدان های مرتبط با ناانسانها در MCU، انجام این تغییر احتمالا تصمیم عاقلانه ای بوده است. پایان نمایش اشاره می کند که کامالا ممکن است یک جهش یافته باشد، و اگر اینطور باشد، می تواند ماهیت منشأ او را کاملاً تغییر دهد و شاید در داستان های آینده منجر به ارتباط با مردان ایکس شود.
تهدید کلاندستین ها
همانطور که می توان از یک سریال ابرقهرمانی انتظار داشت، کسب قدرت های کامالا با پاداش همراه است. درست زمانی که کامالا در حال یادگیری نحوه تبدیل شدن به یک ابرقهرمان است، با کامران، بچه خوش تیپ جدید مدرسه اش، لاس زدن را آغاز می کند. با این حال، عواقبی برای زندگی جدید کامالا نیز وجود دارد. معلوم می شود مادر کامران نجمه است ، رهبر گروهی از جن ها که خود را مخفی می نامند . آنها که از خانه خود در بُعد نور تبعید شده اند، قرن هاست که سعی در بازگشت دارند.
خوشبختانه برای آنها، قدرت های جدید کامالا دقیقا همان چیزی است که آنها نیاز دارند. آنها با گفتن این مطلب به کامالا که مادربزرگش عایشه نیز مخفی بوده است، دیگ را برای او شیرین می کنند، اگرچه کامالا در فرو بردن پاهایش در سفرهای بین بعدی مردد است . مخفیها به دنبال کامالا به کراچی میروند ، جایی که برای او کمین میکنند و او را مجبور میکنند تا دروازهای را به بعد نور در قسمت 5 باز کند. با این حال، دروازه به طور خودکار هر کسی را که با آن تماس پیدا میکند بخار میکند و نجمه را مجبور میکند که خودش را قربانی کند تا آن را ببندد.
در نهایت، مخفی ها ثابت می کنند که شرور بسیار ضعیفی در مقابل کامالا هستند. مرگ آنها را به عنوان آنتاگونیست های پایانی سریال حذف می کند، که تمرکز آن بر فرار کامالا از دستگیری وزارت کنترل خسارت ایالات متحده است. علاوه بر این، چرخش پاشنه آنها به سمت کامالا توسط بسیاری خیلی سریع تلقی می شد، و در نهایت، به عنوان تهدیدی برای رشد او به عنوان یک ابرقهرمان، آنها کمی بی احساس هستند.
جن سعی می کند به امیل بلانسکی کمک کند
«She-Hulk: Attorney at Law» سریال تلویزیونی کاملاً تفرقهانگیزی بود، حتی با استانداردهای MCU.
تاتیانا ماسلانی در این سریال نقش جنیفر والترز، دختر عموی بروس بنر مارک روفالو را بازی می کند. پس از یک تصادف رانندگی و در نتیجه برخورد نزدیک با خون پرتو گامای پسر عمویش، جن میتواند به شی هالک تبدیل شود. برای یک وکیل حرفهای با وعدههای زیاد، این تواناییها عمدتاً یک تعهد هستند تا زمانی که فرصتی برای وکالت ابرانسانها در یک شرکت حقوقی معتبر پیدا کند.
در اولین قوس داستانی اصلی نمایش، جن وکیل امیل بلانسکی ، رقیب سابق بروس بنر می شود که می تواند تبدیل به مکروه شود. جن وکیل این تفنگدار سابق بریتانیایی در جلسه استماع آزادی مشروط او است، و او به نوعی از این بخش از نمایش عبور می کند. او مأموریت را با تهدید اخراج از طرف رئیسش انجام می دهد، امیل برای مدت کوتاهی با وانگ دعوا می کند (همانطور که در «شانگ چی و افسانه ده حلقه» دیده می شود) و سپس وقتی امیل هیئت آزادی مشروط را با تبدیل شدنش می ترساند، جلسه دادگاه از مسیرش خارج می شود. درست است، سخنرانی جن در هیئت مدیره – اشاره به اینکه آنها به وضوح دیدند که امیل بدون از دست دادن کنترل خود تغییر شکل داده است، که به این معنی است که او دیگر خطرناک نیست – چیزی است که آنها را متقاعد می کند که به او آزادی مشروط را ، اعطا کنند، اما او برای خروج از این موقعیت دقیقاً فریاد نمی زند. . اما همچنان ما می دانیم که “شی هالک” قرار است یک برنامه برای یک وکیل خنده دار باشد، و وکالت معمولا مستلزم صحبت های زیادی است،
شکستن دیوار چهارم
اگر «She-Hulk: Attorney at Law» در سرتاسر پخشش دودستگی ایجاد می کند، پایان فصل اول تمام راه را متمایل می کند تا نیمی از طرفداران دقیقاً همان چیزی را که می خواهند دریافت کرده و نیمی دیگر را سردرگم و آزاردهنده بگذارد. همانطور که قسمت پایانی به طور فزاینده ای آشفته و مزخرف می شود، جن دیوار چهارم را می شکند و فینال بهتری را می طلبد. او سپس کاری را انجام می دهد که هیچ شخصیت دیگر مارول، حتی ددپول ، انجام نداده است – او سریال را ترک می کند. به معنای واقعی کلمه، جن از صفحه اصلی Disney+ خارج می شود و برای مقابله با کوین فایگی به استودیو مارول می رود .
پس از توقف کوتاهی در اتاق نویسندگان، جن وارد دفتر کوین فایگی می شود، اما کوین، یک هوش مصنوعی که تمام استودیوهای مارول را اداره می کند، پیدا می کند. جن پس از بازگشت به شکل انسانی خود برای صرفه جویی در بودجه CGI، خواستار بازنویسی خط داستانی خود می شود و کوین موظف می شود. در طول این سکانس، او همچنین به چندین فیلم و شخصیت دیگر MCU اشاره می کند و حتی می پرسد که X-Men قرار است چه زمانی در MCU ظاهر شود. برای طرفداران سرسخت MCU، این یک لحظه کاملا متا به سبک ” Rick & Morty ” است.
برخی از منتقدان با این بخش از داستان مخالفت کردند، در حالی که برخی دیگر فکر کردند که این بهترین فصل پایانی یک نمایش دیزنی + MCU تا کنون بوده است. البته، کل شوخی فینال «She-Hulk» این است که نمایشهای MCU Disney+ تاکنون در اجرای فینالهای فصل، بد عمل کردهاند، بنابراین بهنظر نمیرسد که «She-Hulk» مجبور به حذف میلههای بالای چنین کاری باشد.
آشنایی با همه سریال های مارول (Marvel) و ترتیب دیدن آنها
مجموعه wallpaper شماره 18
حقایق ناگفته از ایلومیناتی مارول
رونمائی از سریال های آینده جهان مارول
معرفی دارکترین جهانهای موازی مارول
همه چیز درمورد کمیک های گودزیلا در مارول
قدرتمندترین جادوگران جهان مارول
تعارضات شوالیه ماه در مارول
مفهوم خاص تهاجم در کمیک های مارول و دکتر استرنج 2
6 بهترین و 6 بدترین چیز درباره سریال خانم مارول
کمیک هایی که باید قبل از تماشای خانم مارول در دیزنی + بخوانید
ارتباطات جدی اگنس بروج با کمیک های مارول
اخبار جدید دنیای مارول