یکشنبه , 7 خرداد 1402 - 10:02 قبل از ظهر

جالب ترین پناهگاه ها در جهان مارول

ماه به ماه ، کمیک های مارول داستان های جدیدی را با حضور بزرگترین قهرمانان زمین منتشر می کند. اما آنها در بین ماجراها به کجا می روند؟ برخی از آنها فقط در هویت های مخفی خود در خانه های مشابه به خانه های دیگر زندگی می کنند. اما دنیای بزرگ مارول به این معنی است که بسیاری از قهرمانان حتی در زمان گرفتاری خود نیز باید مکانی بزرگ برای زندگی داشته باشند. این بدان معناست که قهرمانان برای ادامه مبارزه با اشرار به پایگاه های خانگی نفوذناپذیر با فن آوری قدرتمند نیاز دارند ، تا در صورتی که افراد شرور آنها را تا خانه شان دنبال کنند حتی تا مکانهای عجیب و غریب و ابعاد دیگر، مکانی برای پناه داشته باشند.

آنها ممکن است در یک خیابان معمولی پنهان شده باشند یا ممکن است از کیلومترها دور توجهات را به خود جلب کنند. آنها ممکن است جدیدترین فناوری عصر فضا را به نمایش بگذارند که حتی قدیمی تر از خود زمین باشند که حتی در وسط شهر نیویورک یا در لبه جهان شناخته شده باشند. اما مهم این است که هر قهرمان به یک مخفیگاه احتیاج دارد و در این مقاله ما با جالبترین پناهگاه هائی که جهان مارول تا بحال ارائه داده ،آشنا می شویم.

ساختمان باکستر

جهان مارول در سال 1961 با اولین نقش آفرینی چهار شگفت انگیز آغاز به کار کرد و پایگاه خانه آنها الگوی همه چیز را دنبال کرد. خانواده اول مارول یک آسمان خراش منهتن را متناسب با نیازهایشان بازسازی کردند و در ابتدا در “چهار شگفت انگیز شماره 3 ” به آنجا نقل مکان کردند. این مجموعه هر آنچه تیمی از کاوشگران بین بعدی می خواستند را در خود جای داده است: درگاهی به منطقه مرموز منفی ، موزه ای از ماجراهای قهرمانان ، انبارهایی پر از سلاح های بیگانه و سوغاتی های دیگر ؛ یک پذیرشگر رباتیک سکوی پرتاب موشک و سایر وسایل نقلیه عجیب و غریب دکتر رید ریچاردز هم در آنجا وجود دارد. و یک آزمایشگاه در غار برای بسیاری از آزمایشات وحشیانه او.

با شروع “چهار شگفت انگیز شماره 567 “، نویسنده جاناتام هیکمن با تبدیل آن مکان به خانه بنیاد آینده ، سازمان جوانان با استعداد رید از زیر دریا ، زیر زمین و هرجای دیگری که فکر می کنید ساختمان باکستر را وحشی تر کرد . تا زمانی که بیشتر “بنیاد” در “جنگ های مخفی” (2015) به چند شاخه ناپدید شد . اما پیتر پارکر قدیمی در مرد عنکبوتی به خود فرصت کافی این موضوع را داد تا این شرکت فناوری را دوباره بسازد ، و ساخت خانه باکستر دوباره انجام شد.

مدرسه جوانان با استعداد اگزاویر

با گذشت زمان ، مردان ایکس جایگزین چهار شگفت انگیز به عنوان ابرقهرمانان شماره یک مارول شدند و آنها برای خود به یک پایگاه خانگی احتیاج داشتند. پس وارد مدرسه چارلز اگزاویر برای جوانان با استعداد شوید ، یک مدرسه مقدماتی ظاهراً معمولی که دانش آموزانش بسیار با استعدادتر از نامی هستند که در آن حضور دارند. آنها به زودی همه خوبی ها و اسباب هایی را که یک مخفیگاه ابرقهرمانی به آن نیاز دارد ، بدست آوردند. آنها به جای اتوبوس مدرسه ، یک جت لاکهید بلک برد در آشیانه زیرزمینی دارند. آنها به جای سالن ورزشی ، اتاق خطر را دارند ، یک منطقه آموزشی با فن آوری بالا و پر از آدمک های رباتیک برای آموزش ، و به تازگی اگزاویر آن را با فناوری بیگانه در “New Mutants” # 1 (1983) به روز کرده است تا یک فضای واقعیت مجازی کامل ایجاد کند. Frank Quitely ،طراح هنرمند در “X-Men جدید” شماره 114 (2001) با طراحی جدیدی که از بالا “X” را تشکیل می دهد به مدرسه ارتقا داده است.

نویسنده جیسون آرون و هنرمند کریس باچالو در “Wolverine and the X-Men” # 1 (2011) به مدرسه ارتقای بیشتری دادند. ولوورین پس از بازگشت از غیبت چند ساله اش در جزیره ای در ساحل غربی ، آکادمی را مجدداً به عنوان مدرسه جین گری بازگشایی کرد و در این عمارت با قدمت قرن ها ، اضافات مربوط به عصر فضا را اضافه کرده است. به لطف یک حادثه انتقال میان بعدی، همچنین چندین اجنه کوچک آبی رنگ موسوم به “Bamfs” هم به این مدرسه اضافه شده اند.(که ماجرایش توسط همین سایت در اینجا ترجمه شده) و به لطف دشمنان آنها در Hellfire Club (کلوپ جهنمین)، چمن محوطه مردان ایکس زنده است ، و یک کلون از Krakoa جایگزین آن شده است ، شخصی که در ابتدا با ولوورین جنگید.اما خوشبختانه به نظر می رسد که کراکوآ پسر خوبی شده و حتی با رشد درختان الماس دار ،مدرسه را از نظر مالی متمکن نگه می دارد.

کراکوآ

در کمیک “خانه ایکس” ، جاناتان هیکمن مردان ایکس را به سمت کراکوآ اصلی که اکنون یک کشور-ملت مستقل جهش یافته است ، هدایت می کند. اگزاویر و دانش آموز سابق او سایفر این جزیره را کشت می کنند و می توانند گیاهان عجیبی به نام گلهای کراکوآ در آن پرورش دهند. این گیاهان قابلیت درمان بیماریهای کشنده را دارند و گلهایی هستند که به زیستگاههای خودپایدار تبدیل می شوند ، و با آگاهی یا پورتال کراکوآ به هر جای دنیا متصل می شوند. یک درخت عظیم به نام Arbor Magna به عنوان تکثیرکننده عمل می کند ، جایی که تیمی از جهش یافته ها می توانند با هر جهش انتقال دهنده تفریحات کاملی را انجام دهند ، به این معنی که ماموریت های انتحاری دیگر مسئله ای برای مردان X نیست. برای جراحات کمتر کشنده ، “X-Force” شماره 1 (2019) Healing Gardens ، یک بیمارستان سرسبز و در فضای باز را معرفی کرد. برای کنترل تجارت گلها ، کراکوآ شرکت بازرگانی Hellfire (اتش جهنم) را مستقر در قلعه سفید ، Red Keep و Blackstone در خلیج Hellfire تأسیس کرد. زندانیان به “مکانهای ممنوع” ، و با زیستگاههای قطع شده از آگاهی کراکوآ می روند.

کراکوآ زیستگاه های دیگری هم در سراسر جهان دارد ، از جمله یکی که اتاق خطر را گسترش می دهد و یک جزیره کامل را اشغال می کند.  “Powers of X” # 4 نشان داد که کراکوآ بسیار مسن تر از ساکنانش است و هزاران سال پیش بخشی از جزیره Okkara بوده است تا اینکه یک دشمن اسرارآمیز آن را به دو قسمت تقسیم کرد و نیمه دیگر خود ، Arakko را به بعد دیگری فرستاد. البته ما هنوز با هر شماره جدیدی که منتشر می شود گوشه های جدید و جدیدتری از خانه جدید مردان ایکس را کشف می کنیم.

سنکتوم سنکتروم (حریم مقدس)

دکتر استرنج برای محافظت از جهان های چندگانه در خانه اش هر آنچه لازم دارد را در اختیار دارد. استن لی آن مکان را به مکانی واقعی در خیابان بلیکر در روستای گرینویچ در شهر نیویورک متصل کرده است ، اما قسمت داخلی آن چیزی شبیه به آن چیزی نیست که در واقعیت پیدا می کنید. این طراحی انتزاعی که استیو دیتکو برای پنجره بزرگ خلیج آن ایجاد کرده قابل توجه است ، اما این موضوع در مقایسه با آنچه در پشت آن است تقریباً طبیعی است. ساختمان از داخل بزرگتر است. و در اتاقی دیگر ، اتاقی پر از قدرتمندترین آثار جادویی جهان است. و استرنج تنها قهرمانی نیست که به سنکتوم دعوت می شود: با شروع “جنگ داخلی” ، تیمی از انتقام جویان در آنجا مخفی شدند در حالی که دولت آنها را به دلیل امتناع از ثبت نام تحت تعقیب قرار داده بود.

جیسون آرون ، نویسنده کمیک، پس از تعمیرات اساسی در مخفیگاه مردان ایکس ، هنگامی که “Doctor Strange” را در سال 2015 تصاحب کرد ، جادوی خود را به پناهگاه او آورد. ما می فهمیم که اگر در اشتباهی را باز کنیم ، ممکن است به ابعاد دیگری پا بگذاریم ، و آن راه پله ها از جاذبه سرپیچی می کنند ، در این مکان به سبک اشر حتی یخچال و فریزر نیز پر از هیولا است ، به همین دلیل وانگ دستیار دکتر استرنج آن را با زنجیرهای بزرگ فلزی بسته است. در زیرزمین Mister Misery قرار دارد ، هزینه جمع شده تمام جادوهای جادوگر عالی. اگر موفق شوید برای دیدن آن داخل شوید – یک کمیک تک قسمتی “Marvel Legacy” نشان می دهد که سیستم امنیتی استرنج شامل یک پرچین انسان خوار است. آرون همچنین به استرنج مخفیگاه دوم او را در Bar With Doors داده است ، جایی که او با بزرگترین جادوگران جهان مارول ، از جمله اسکارلت ویچ ، شمن و دکتر وودو ، سرگرم می شود.

نوور (ناکجا)

در دوردست ها و در مکانهای دیگر ، Knowhere را خواهید دید ، ماهواره ای که نگهبانان کهکشان در عنوان اولین شماره از سری 2008 ، بعنوان خانه از آن یاد میکنند. Knowhere که در داخل سر یک سلستیال مرده در لبه جهان شناخته شده ،ساخته شده است ، به قطب دانشمندانی تبدیل شده که می خواهند محدودیت دانش را مشاهده کنند. مسئولیت امنیت آنجا به عهده کاسمو است ، سگی که توسط برنامه فضایی شوروی راه اندازی شده است ، که صحبت را یاد گرفت و به لطف تابش کیهانی توانایی های روحی دیگری نیز بدست آورد. نویسندگان Donny Cates و Ryan Stegman ریشه این ایستگاه را در “Venom” # 4 (2018) فاش کردند ، و توضیح دادند که این یک سر سلستیال است که توسط خدای شرور کنال قطع شده است. او از سر بریده شده به عنوان مکانی برای ساخت All-Black ، Necrosword استفاده می کند و کیتس در توییتر تایید کرد که این همان سر سلستیال است که در نهایت به Knowhere تبدیل شده است.

Knowhere همچنین در فیلم “نگهبانان کهکشان” این بار به عنوان یک مستعمره معدن استخراج عناصر کمیاب موجود در آسمان ظاهر شد . نگهبانان هرگز از آن به عنوان پایگاه استفاده نمی كنند ، اما آنجا به عنوان یك مجموعه برای كلكتور (جمع کننده)، كه صاحب عملیات استخراج همراه با مخازن خود از سنگهای بینهایت و سایر آثار نادر است ، عمل می كند. کاسمو حداقل در صحنه پس از اعتبار هنوز هم آنجاست.

منطقه آبی ماه

چهار شگفت انگیز در یک مأموریت فضایی شکست خوردند و زندگی دوباره ای را آغاز کردند و در چهار شگفت انگیز شماره 13 ، استن لی و جک کربی سرانجام آنها را به ماه بردند ،آنهم هفت سال قبل از اینکه نیل آرمسترانگ در زندگی واقعی به آنجا برود. آنها برخلاف زندگی واقعی ، یک “منطقه آبی” مرموز با هوای قابل تنفس و ویرانه های یک شهر باستانی را در آنجا کشف کردند. این خانه متعلق به Watcher (دیده بان) است ، یکی از نژادهای موجود قدرتمند کیهانی که سوگند خورده اند که هرگز از قدرت خود برای دخالت در سیارات دیگر استفاده نکنند ، بلکه فقط برای تماشا از قدرتشان استفاده می کنند.

بعداً ، منطقه آبی همچنین در چهار شگفت انگیز شماره 240 ، محل زندگی ناانسان ها شد ، زمانی که آلودگی زمین برای آنها زیاد شد و آنها کل شهر خود را از آتیلان به ماه پرواز دادند. در سال 577 ، هیكمن منطقه آبی را به مكان شورای جهانی ناانسانها تبدیل كرد ،مکانی متعلق به نمایندگانی از سیاره های دیگر كه همانند امپراتوری كری بیگانه همان آزمایشات ژنتیكی را انجام داده بودند كه ناانسانهای زمین را ایجاد كرد ، از جمله Kymelians اسب سوار و Wraiths عجیب . ناانسان ها در ناانسان های شماره 2 2014 به زمین بازگشتند و Watcher را برای مدتی بدون همسایه رها کردند. اما سپس هیکمن در “House of X” # 1 به منطقه قبلش بازگشت ، جایی که وی یک خانه تابستانی ، یک زیستگاه Krakoan و پایگاه خانه سایکلوپس و بقیه خانواده بزرگ سامرز را معرفی کرد.

کوه انتقام جویان

نیرومندترین قهرمانان مارول طی سالیان گذشته سهم خود را در پایگاه های خود داشته اند ، اما بیشتر منازل آنها به طور ناامیدکننده ای پیش پا افتاده بوده است – یک عمارت ، یک آسمان خراش و غیره. آنها سرانجام مخفیگاهی شایسته خود را از جیسون آرون و دیوید مارکز در “انتقام جویان” شماره 8 (2018) به دست آوردند.(این داستان توسط ما در اینجا ترجمه شده) .این داستان جدید با کشف جسد میلیارد ساله Progenitor توسط انتقام جویان، یک سلستیال که بر اثر یک عفونت مرگبار بر روی زمین فرود آمده ،آغاز میشود.  ارتشی از سایر سلستیال های آلوده ، جسد را از محل استراحت خود در پایین اقیانوس منجمد شمالی برای جنگ با انتقام جویان بلند میکنند. موجودات کیهانی برای تشکر از انتقام جویان برای شکست دادن سلستیال های تاریک ، و صرفه جویی در زمین و آسمانها ، به آنها اجازه می دهند تا بدن آن سلستیال را بعنوان خانه برای خودشان حفظ کنند.

معلوم شد که بدن این سلستیال یک مرکز عملی شگفت آور است. پلنگ سیاه “بهترین معماران از واکاندا” را فراخوانی کرد ، که قلب Celestial را برای استفاده به عنوان یک سیستم teleport جهانی (جا به جائی جهائی) راه اندازی مجدد کنند ، در ستون فقرات این سلستیال یک آسانسور ایجاد کرد و برای هر یک از وسایل نقلیه انتقام جویان در انگشتان او آشیانه ساخت. “انتقام جویان” شماره 45 نشان می دهد این کوه همچنین دارای یک مسیر دویدن در امتداد شریان استخوان ران ، یک اتاق وزنه برداری در ناحیه دو سر و یک کتابخانه قانون بین کهکشانی در ریه ها است ، در حالی که آپاندیس به یک باغ سرپوشیده به نام اتاق Eden تبدیل شده است. اما این همه اش نیست – در “انتقام جویان” شماره 21 ، تیم پس از جنگ قلمروها در یک چشمه آب گرم طبیعی ظاهرا جایی در سطوح پایین ، آرام می گیرند و پنجره های عظیمی از زندگی آب درمانی محلی را ارائه می دهند.

پیوند تمام واقعیت ها

در “داستان های وحشی” شماره 1 (1971) ، جهان مارول نسخه خود را از یک هیولای باتلاقی کلاسیک از خالقان روی توماس ، گری کانوی و گری مورو دریافت کرد. نام وی Man-Thing ، بیوشیمی دان سابق تد سالیس بود ، که تلاش وی برای تهیه فرمول فوق العاده سرباز و سفر به پایین فلوریدا اورگلیدز او را به موجودی لجن شکل نیمه هوشیار تبدیل کرد.

هر هیولای باتلاقی به یک باتلاق احتیاج دارد و خانه Man-Thing خارج از Citrusville بود، فلوریدا برای چند سال اول زندگی او کاملاً معمولی به نظر می رسید. نویسنده استیو گربر شروع به انداختن نکاتی کرد که آن باتلاق چیزی بیشتر در “ماجراجویی به ترس” شماره 11 است ، جایی که Man-Thing با دیو مبارزه می کند که باتلاق را به عنوان “رابطه” تشخیص می دهد و Man-Thing را از جراحاتش بهبود می بخشد. در شماره 13 ، ما می فهمیم که این مکان حتی مهمتر از آن است: در واقع Nexus of All Realities (پیوند تمام واقعیت ها) ، یک مرکز اتصال بین نقطه ای چند بعدی که یک فرقه محلی می خواهد کنترل کند، است.

این امر باعث می شود كه Man-Thing مزخرفات بینابینی زیادی را برای مقابله با آنها فراهم سازد ، از جمله قرار دادن بازدیدكننده ناخواسته از دنیای حیوانات سخنگو در باتلاق شماره 19. نام او هاوارد اردک بود و سرانجام توانست ماندگارترین آفریده گربر شود . این شخصیت یک سری spinoff ، فیلم خودش و چندین حضور در دنیای سینمایی مارول فعلی را بدست آورد. همانطور که Nexus ، در نهایت به بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت Man-Thing تبدیل شد ، زیرا او از muck-monster محلی به قیم محل عرفانی ارتقا یافت.

هل کریر شیلد

جک کربی در طول زندگی حرفه ای خود ایده های وحشیانه ای بیش از بسیاری از ما در طول 12 عمر داشته است و اگر چیزی وجود داشته باشد که او را عاشق خواب دیدن نشان داده باشد ، وسایل نقلیه عظیم و عجیب و غریب هستند. هیچ یک از اینها از S.H.I.E.L.D هوگرتر ، عجیب و غریب تر ، یا نمادین تر نبوده اند. Helicarrier ، دقیقاً همان چیزی است که نامش نشان میدهد: یک ناو هواپیمابر کاملاً پرنده که اولین بار در «قصه های عجیب» شماره 135 (1951) ظاهر شد. این داستان مقدمه ورود قهرمان جنگ سابق نیک فیوری به دنیای برجسته ترین آژانس مخفی جهان مارول بود. همانطور که S.H.I.E.L.D. بیشتر در قسمت ابرقهرمانان جهان مارول درگیر شد ،حضور قهرمانان روی Helicarrier بیشتر به منظره ای آشنا تبدیل شد. ما در نهایت می خواهیم S.H.I.E.L.D. را بشناسیم. این عرشه، ناوگان کاملی از اشیا را دراختیار دارد ، اما قهرمانان روی هر کدام که باشند ،فقط برایشان نوعی باشگاه پرواز است که هر بچه ای آرزو می کند داشته باشد.

ما در فیلم 2012 “انتقام جویان” ، که Helicarrier را به صفحه نمایش سینما آورد ، بارزتر از همیشه شاهد آن رویاها بودیم. این نسخه بیشتر شبیه یک ناو هواپیمابر واقعی است و کاپیتان آمریکا فکر می کند تا زمانی که بلند نشود ،همان چیزی است که هست. Helicarrier برای تیم جدید به پایگاه خانگی تبدیل می شود – حداقل تا زمانی که لوکی به آن حمله می کند.

غار عنکبوتی

بخش عمده ای از جذابیت مرد عنکبوتی این است که او یک مرد معمولی است وقتی جوراب شلواری نپوشیده و به سختی پول کافی را برای پرداخت هزینه یک آپارتمان بدبو که بیشتر خوانندگانش می توانند تشخیص دهد ، از بین می برد. این جای زیادی برای یک پایگاه مخفی مفصل باقی نمی گذارد ، اما در “مرد عنکبوتی: درون نظم عنکبوتی” ، می بینیم که پیتر پارکر فارغ از جهان مایلز مورالز موفق شده است یک پایگاه مخفی چشمگیر برای خود ایجاد کند. باغی که در خانه عمه می در فارست هیلز بنا شده است.

یک آسانسور ، مردهای عنکبوتی دیگر را به سمت یک پناهگاه براق در فضائی با سکوهایی برای بدنسازی پیتر ، Spider-Mobile و Spider-Plane خود ، با درخشش تار عنکبوت در همه جا هدایت می کند تا روحیه مضاعفی را فراهم کند. طبقه همکف میزبان آزمایشگاه پیتر است ، با گالری لباس عنکبوتی ، ابر رایانه و وب واقعی که امپراتوری جنایت کینگ پین را نشان می دهد. این نسخه خود مرد عنکبوتی از غار عنکبوتی است که عمه می وظایف کنترل ماموریت آلفردگونه آن را برعهده می گیرد و در صورت وجود ، حتی از غارهای بروس وین هم جالب تر است.

کلانشهر هیولا

به لطف کتابخانه کمیک های ترسناک که توسط پیشگامان مارول Atlas Comics منتشر شده ، حتی قبل از اینکه جهان مارول وجود داشته باشد ، جهان پر از هیولا بود. همه آن هیولاها به مکانی احتیاج داشتند تا به جایی بروند که با توده های خشمگین روستاییان دست و پنجه نرم نکنند و مجازات گر این مکان را در Rick Remender و Stuart Moore “Punisher” شماره 11 (2009) کشف کرد. پس از پاره پاره شدن توسط روبان توسط پسر ولوورین داكن ، فرانك کستل در Monster Metropolis بیدار شد تا متوجه شود كه توسط موربیوس به عنوان یك هیولای فرانکنشتاینی احیا شده است. او فهمید که دانشمند خون آشام او را به شهری از گرگینه ها ، مومیایی ها ، اعجوبه ها و دیگر مخلوقات عجیب و غریب در زیر خیابان های نیویورک منتقل کرده است و در شماره 12 ، او مرکز آن را در یک ساختمان گوتیک با یک دیوار گرفته شده توسط تصویری از بزرگترین قهرمانان هیولای مارول و دیگری توسط مجموعه ای از سلاح های عجیب و غریب پیدا کرد.

فرانک پس از دفاع از شهر در مقابل شکارچی هیولای روان پریش ، هلسگارد سرانجام از حالت فرانکشتاین خارج شد ، اما Monster Metropolis به عنوان پایگاه خانه لژیون هیولاها در سری 2011 خود بازگشت و ددپول پس از ازدواج با شاهزاده خانم هیولا شیکلاه در “Deadpool” # 27 (2012) به آنجا نقل مکان کرد . اما این اتفاق مانند همیشه برای او ختم به خیر نشد.

شهر اموات واکاندا

جاناتان هیکمن در حالی که برنامه خود را در “چهار شگفت انگیز” به پایان می رساند ، شروع به بسترسازی برای تکلیف بعدی خود در “انتقام جویان جدید” (2012) کرد. اما یک معضل در انتها وجود داشت: T’Challa ، پلنگ سیاه اصلی ، قسمت عمده ای از برنامه های انتقام جویان بود ، اما در آن زمان ، این عنوان را به خواهرش شوری داده بود. هیکمن در “چهار شگفت انگیز” شماره 607 به یک راه حل عالی دست یافت ، جایی که تی چالا و رید ریچاردز به دنبال ارتشی از مهاجمان نابجا به Necropolis باستانی ، شهر مردگان واکاندا که در آن پلنگهای سیاه گذشته دفن شده اند ، می روند. تی چالا با Bast ، الهه پلنگ که به او پیشنهاد سازش می دهد ، ملاقات می کند و او چنین میگوید: شوری ملکه واکاندا زنده خواهد ماند و تی چالا پادشاه مردگان خواهد شد. بعداً ، در “انتقام جویان جدید” ، خانه اموات به پایگاه خانه ایلومیناتی تبدیل می شود ، یک تیم پنهان از قهرمانانی که به طور مخفی کار می کنند تا از تخریب زمین توسط “تهاجمات” جهان های موازی محافظت کنند. خانه اموات سپس به زندان دشمنان آنها Terrax ، Black Swan و در نهایت ثانوس تبدیل می شود.

خانه اموات اهمیت بیشتری در جهان سینمایی مارول به خود می گیرد. در فیلم “پلنگ سیاه” ، خانه اموات (شهر مردگان) جایی است که خانواده سلطنتی گیاهان قلبی شکل را پرورش می دهند که قدرت آنها را به پلنگ ها می بخشد ، و به عنوان دروازه ورود به مکان اجداد ، جایی که افراد زنده می توانند با مردگان دیدار کنند ، عمل می کند.

 

حقایق ناگفته در مورد “آزگاردِ” مارول
توضیح تاریخچه واکاندا
تاریخچه تمیسکیرا – سرزمین زن شگفت انگیز
تاریخچه سلستیال ها در مارول
ناراحت کننده ترین لحظه ها در کمیک های مارول
10 ابرقهرمان که می کشند
ثروتمندترین ابرقهرمانان جهان مارول
10 عضو برتر مردان ایکس در تمام دوران کمیک ها
10 دستیار برتر کمیک
10 کاراکتر کمیک بوک که عنوان “دکتر” دارند
مجموعه کمیک اوریجین مردان ایکس
مجموعه کمیک اوریجین انتقام جویان – جهان نهائی
کمیک اوریجین شزم
کمیک اوریجین ولوورین
کمیک اوریجین ثانوس برمیخیزد
کمیک اوریجین مگنیتو – وصیت نامه
کمیک اوریجین کاپیتان مارول
کمیک انتقامجویان جدید – ایلومیناتی

 

درباره ی hadi

مطلب پیشنهادی

توضیح پایان داستان نگهبانان کهکشان

اخطار: این مقاله حاوی اسپویل از فیلم “Guardians of the Galaxy Vol. 3” است.   …

یک دیدگاه

  1. سلام
    مقاله فوق العاده و زیبایی بود، درباره من ثینگ اطلاعات کمی داشتم که خوشبختانه تکمیل شد، من از بین اینا سنتکوم سنتکتروم رو خیلی دوست دارم، از بین پناهگاه های دنیای کمیک، بت کیو خداییش سرتره، ولی من همون آپارتمان پیتر پارکر رو به همشون ترجیح میدم، آزگارد و آتلانتیس هم دنیای واقعا باحالین(ولی پناهگاه نیستن)، من با زیرزمین فاضلابی لاک پشت های نینجا هم خیلی خاطره دارم و برام نوستالژیکه، خسته نباشید.

دیدگاهتان را بنویسید