“من از ماورا هستم!” با این کلمات، دنیای مارول با Beyonder (ماورائی) آشنا می شود، یکی از قدرتمندترین موجودات با تاریخ طولانی و داستانی مارول کامیکس که اولین بار در مجموعه محدود 12 شمارهای «جنگهای مخفی ابرقهرمانان مارول» (معروف به «جنگهای مخفی»)، معرفی شد . موجودی بیشکل و تقریباً جاودانه از نور که در تمام ابعاد خود ساکن است. او از جهان مارول مطلع میشود و چندین نفر از بزرگترین قهرمانان و تبهکاران خود را به سیاره تکهکاریشده Battleworld (جهان نبرد) میآورد تا بتوانند همدیگر را از بین ببرند و به برندهها قول هر چیزی را میدهد. ماورائی در «جنگهای مخفی 2» بازمیگردد، و تبدیل به یک مرد انسانی در روی زمین میشود به این امید که تقلید از انسانیت بتواند به او کمک کند تا بفهمد امیال به طور کلی چگونه کار میکنند.
علیرغم حضور در تنها چند داستان ، ماورائی تأثیر زیادی بر کمیک های مارول داشته است و حتی از رسانه های کمیک هم فراتر رفته و در برنامه های تلویزیونی انیمیشنی مانند «مرد عنکبوتی: سری انیمیشن» و «انتقام جویان جمع می شوند» ظاهر شده است. ” او قرار است در «دختر ماه مارول و دایناسور شیطان» (با صداپیشگی لارنس فیشبرن) حضور دائمی داشته باشد و برخی حدس میزنند که او حتی به زودی در دنیای سینمایی مارول حضور خواهد داشت، با توجه به تمرکز اخیر بر چندجهانی، ماورائی و هم نوعانش کمی در کمیک ها بازی کرده اند.
با توجه به اینکه نمایه ماورائی ممکن است در آستانه افزایش حضور خویش باشد، وقت آن رسیده است که وارد قلمرو ماورائی شوید و حقایقی در مورد این شخصیت عجیب و منحصر به فرد در تاریخ مارول را کشف کنید.
منشأ همیشه در حال تغییر او
اطلاعات بسیار کمی در مورد منشا ماورائی در سری اصلی “جنگ های مخفی” فاش شده است. حتی خود ماورائی نیز از منشأ خود نامطمئن است و در «جنگهای مخفی 2» شماره 8 توضیح میدهد که اولین خاطرهاش مربوط به انفجار هستهای است که پیش از این، قلمروی ماورا را به روی چندجهانی باز کرد. اینکه ماورائی قبل از آن زمان وجود داشته یا به سادگی همیشه وجود داشته است، سوالی است که حتی خود او نمی تواند به آن پاسخ دهد.
در «چهار شگفتانگیز» شماره 319، نویسنده، استیو انگلهارت، تلاش میکند با این ادعا که ماورائی نیمی از انرژی حساسی است که توسط ماورائی ها با نام مشابه، حتی قدرتمندتر، برای تامین انرژی دستگاههای انحرافی واقعیت به نام مکعبهای کیهانی استفاده میشود، جاهای خالی را پر کند. این توضیح ظاهراً کتاب منشأ ماورائی را بسته است … یعنی تا زمانی که در سال 2007 “انتقامجویان جدید: ایلومیناتی” شماره 3 پروفسور اگزاویر ادعا کرد که ماورائی در واقع یک ناانسان است که همچنین دارای یک ژن جهشیافته است ، ظاهراً قدرت عظیم او را توضیح میداد.
با توجه به اینکه ادعای اگزاویر با همه چیزهایی که قبلاً در مورد ماورائی فاش شده بود در تناقض است، احتمالاً تعجب آور نیست که در سال 2015 در «انتقامجویان جدید» شماره 30، با توضیح اینکه جلیقه زرد انتقامجویان یک کهنهکار است، و ماورائی در واقع یک کودک بوده است، همه چیز را مشخص کند.
اولین ظاهر انسانی او شبیه به چندین قهرمان تبلیغاتی مارول است
هنگامی که ماورائی برای اولین بار با اتخاذ یک شکل انسانی، وجود خود را آزمایش میکند، بدنی میسازد که ظاهر و لباس بسیاری از شخصیتهایی را که در اولین سری «جنگهای مخفی» به دنیای نبرد آورده بود، با خود ترکیب میکند. در حالی که او به سرعت ظاهر خویش را رها می کند، مفهوم ترکیب یا “قهرمان ترکیبی” توسط مارول کامیکس در دهه 1990 به عنوان Combo Man (مرد ترکیبی)، قهرمان ساخته شده توسط مارول در ترکیب با Combos Stuffed Snacks دوباره استفاده می شود. در حالی که مرد ترکیبی ممکن است مانند ماورائی قدرت مطلق نباشد، شخصیت جایگزین او، ریک وایلدر، نوجوان، قدرت 14 شخصیت مارول را به دست میآورد که هر وقت یک میانوعده ترکیبی میخورد و همچنین لباسی که یونیفرم شخصیتهای مذکور را در هم میآمیزد به آن تبدیل می شود.
حتی اگر ماورائی الهامبخش مستقیم Combo Man نباشد، نمیتوان انکار کرد که ظاهر آنها حداقل از نظر مفهومی مشابه هم است، علیرغم اینکه آنها چیزهای مشترک دیگری ندارند. شاید در طول زمان خود به عنوان یک انسان، از طعم ترکیبی بودن خود لذت برده باشند.
او ظاهر اصلی خود را بر اساس کاپیتان آمریکا نمایان کرد
هنگامی که ماورائی تصمیم می گیرد که ظاهر ابرقهرمانی/ابر شرور قاطی شده برای او نیست، تصمیم می گیرد از بدن اولین شخصی که هنگام بازدید از زمین با آن روبرو شده، یعنی مرد مولکولی شرور، جسمی را برای خود کپی کند. اما پس از همراهی با یکی از ماجراهای کاپیتان آمریکا و دیدن تأثیر این قهرمان بر دیگران، ماورائی که به دنبال تحریک همان واکنش در افرادی است که ملاقات می کند، ظاهر هویت غیرنظامی کاپیتان، استیو راجرز، در “کاپیتان آمریکا” “#308 را به خود می گیرد.
در حالی که ماورائی در «جنگهای مخفی ۲» شماره ۳ رنگ مو و ابروی خود را تغییر میدهد، همانطور که خودش در «انتقامجویان» شماره ۲۶۵ به کاپیتان آمریکا میگوید، همچنان از بدن استیو تقلید میکند. فقط تصور کنید اگر او برای همراهی با آن لباس کلاهی بر سر می کرد – فوق شرورها با یک “کاپیتان آمریکا” روبرو می شدند که راه های بی نهایت بیشتری برای متوقف کردن آنها از حد معمول داشت!
نیمه دیگر او (گاهی اوقات بهتر)
اوون ریس، با نام مستعار مرد مولکولی، 21 سال قبل از ماورائی بوجود آمده است، و اولین بار در سال 1963 در “چهار شگفت انگیز” شماره 20 ظاهر شد. با این حال، مدتی پس از اولین ملاقات آنها در “جنگ های مخفی” در سال 1984، او به طور جدایی ناپذیری با ماورائی پیوند می خورد . شاید تعجب آور نباشد که با توجه به کنترل کامل مرد مولکولی بر مولکول ها، مرد مولکولی تقریباً به اندازه خود ماورائی قوی می باشد.
در واقع این مرد مولکولی است که ناخواسته ماورائی را به دنیای مارول معرفی میکند، زیرا همان حادثهای که به ریس قدرت میدهد، روزنهای کوچک در قلمرو ماورائی ایجاد میکند و به ماورائی اجازه میدهد بفهمد که او تنها شکل زندگی نیست، بلکه نیروی خارجی هم وجود دارد ،او را به این دنیا می آورد. «چهار شگفتانگیز» شماره 319 با آشکار کردن این که انرژی که اوون را به انسان مولکولی تبدیل میکند، از ماورائی ها میآید و نیمی از قدرت لازم برای تأمین انرژی یک مکعب کیهانی است، ارتباط آنها را حتی بیشتر میکند، در حالی که خود ماورائی نیمه ای دیگر است.
با این حال، «انتقامجویان جدید» شماره 33 این موضوع را تغییر میدهد و توضیح میدهد که مرد مولکولی در واقع یکی از بسیاری از انسانهای مولکولی یکسانی است که در سراسر چندجهانی توسط گونههای ماورائی ها قرار گرفته اند، و هر نسخه از ریس قدرت کافی برای نابود کردن یک جهان را دارد.
شرور مرد عنکبوتی که می تواند او را شکست دهد
برخی از شخصیت های مارول، مانند ریچل سامرز و ثینگ، زمانی که ماورائی تصمیم گرفته است عمدا خود را تضعیف کند، به شکست دادن او نزدیک شده اند. با این حال، تنها تعداد انگشت شماری قدرت مطابقت با ماورائی را با قدرت کامل دارند، این افراد شامل فهرستی از نامها که شامل مردمولکولی، Kubik و Shaper of Worlds میشوند.
و سپس پوما وجود دارد. علیرغم اینکه این روزها زیاد ظاهر نمی شود، شخصیت شرور مرد عنکبوتی (و گاهی اوقات قهرمان) که قدرتش تبدیل شدن به یک پوما است، ظاهراً می تواند با تبدیل شدن به “یکی در جهان” ماورائی را از بین ببرد، چیزی که در واقع خود او است. پوما (با نام مستعار توماس آتش دل) به انجام این کار در «پیتر پارکر، مرد عنکبوتی تماشایی» شماره 111 بسیار نزدیک شده است، اما او در این راه تردید می کند و ارتباط جهانی خود را می شکند و به سطح قدرت طبیعی خود باز می گردد. علیرغم تلاش برای نجات جان خود، ماورائی تصمیم می گیرد از پوما بگذرد، و سپس ناپدید می شود، در حالی که Fireheart تصمیم می گیرد روزهای شکار ماورائی را پشت سر بگذارد.
نویسنده کتاب کمیکی که او می شناسد
«جنگهای مخفی ۲» بهمنظور طنز آمیز بودن، تمسخر آمیز بودن و نقد کمدی جهان و منظره کمیک اواسط دهه ۱۹۸۰ نوشته شد. شخصیت استوارت کادوال را در نظر بگیرید، یک نویسنده کتاب های کمیک برنده جایزه، با دیدگاه های نه چندان دلچسب درباره وضعیت تلویزیون و جهان به طور کلی، به نویسنده تلویزیون معروف تبدیل شد. ماورائی از کادوال و دوست دخترش، Marian، در آپارتمان کادوال دیدن می کند و نویسنده تلویزیون را به شمشیر صاعقه فوق العاده قدرتمندی تبدیل می کند. متأسفانه، کالدول با تلاش برای «اصلاح» جامعه از طریق آسیبهای بیرویه به اموال… علیرغم اینکه خود را از خشونت متنفر میداند، از هدایای جدید سوء استفاده میکند.
به نظر می رسد کادوال بر اساس نویسنده ای به نام استیو گربر ساخته شده است که به خاطر خلق شخصیت هایی مانند هاوارد اردک و امگا شناخته شده است. جدای از شباهتهای نام، کادوال شبیه نگاه گربر در آن دوره است و گفتگوی او مملو از تفسیر های اجتماعی و علامت تجاری گربر است. همانطور که CBR اشاره میکند، به نظر میرسد جیم شوتر، نویسنده «جنگهای مخفی دوم» در مصاحبهای با «The Comics Journal» در سال 1978 الهام گرفته است که در آن گربر «خشونت زیبا» را در رسانههای سرگرمی مورد انتقاد قرار میدهد، اما همچنان صحنههای اکشن غیرواقعی مشابهی را هنگام نوشتن در داستان خود درج میکند. تلویزیون هویت شمشیر صاعقه کادوال نیز گویای همین مطلب است، که به نظر می رسد اشاره ای به کارتون “1980 Gerber “Thundarr the Barbarian” باشد (اگرچه لباس شمشیر صاعقه شباهت بیشتری به اسلحه های اووارد در کمیک های DC دارد). در نقطهای از «جنگهای مخفی ۲»، شمشیر صاعقه حتی به استودیوی NBC حمله میکند. احتمالاً این اشارهای به این واقعیت است که این شبکه برای مدتی «تکرارهای «Thundarr» را پخش میکرد.
سرسخت ترین رقیب او
دکتر دووم ، دشمن اصلی چهار شگفت انگیز و به طور کلی دنیای مارول، تنها انسان بدون ابرقدرتی است که بارها و بارها ماورائی را آزار می دهد و بالعکس. به عنوان مثال، وقتی ماورائی ، دووم را از بین ابرشرورهای منتخب خود برای مبارزه در جهان نبرد استخدام می کند، دکتر نه چندان خوب از دستگاهی استفاده می کند تا قدرت ماورائی را از آن خود کند. اما ماورائی با پنهان شدن در بدن متحد وفادار دووم ،کلاو، دووم را فریب می دهد تا قدرت خود را پس بگیرد.
دعوای دکتر دووم با ماورائی در «چهار شگفتانگیز» شماره 288 جان بیرن و جو سینوت ادامه دارد، جایی که دووم، که نورمن مکآرتور غیرنظامی را تسخیر کرده است، بهطور جادویی از قدرتی میخواهد که آنقدر قوی باشد تا بدن اصلی ویران شدهاش را بازسازی کند. او ناخواسته ماورائی را احضار می کند، که آرزوی دووم را برآورده می کند، اما نه قبل از هزینه ای دردناک. این دو بار دیگر در «چهار شگفتانگیز» شماره 319 با هم ملاقات میکنند، که در آن دووم در واقع به دنبال کمک ماورائی برای بازیابی خاطراتی است که ماورائی در طول برخورد قبلیشان از ذهن دووم پاک کرده بود.
دووم حتی تبدیل به خاری در چشم تمام گونه های ماورائی شده است. هنگامی که ماورائی ها یک “آزمایش” را برای نابود کردن همه جهانهای چندگانه مارول به یکباره با تنظیم همه “بمبهای” انسانی خود به عنوان مثال مرد مولکولی برای مردن همزمان میسازند، دووم با کشتن پیش از موعد چندین مرد مولکولی نقشه آنها را پیچیده میکند و ماورائی ها را فریب میدهد تا دووم بتواند قدرت آنها را بدزدد. اگر ماورائی ها مانند خدایان هستند، پس دووم پرومتئوس انسانی آنها است … فقط دووم آنچه را که می دزدد برای خود نگه می دارد.
قدرت او سپر کاپیتان آمریکا را درهم می شکند – دو بار
اگرچه ماورائی این قدرت را دارد که سپر ادمانتیوم/ویبرانیوم کاپیتان آمریکا را نابود کند، اما هرگز مستقیماً این کار را انجام نداده است. با این حال، قدرت او سپر قدرتمند کپ را دو بار تکه تکه کرده است. اولین بار در پایان “جنگ های مخفی” شماره 11 ، زمانی که دکتر دووم، که در آن زمان از توانایی های ماورائی بهره می برد، از یک پیچ هوایی قدرت استفاده می کند تا همه ابرقهرمانان مسابقه ماورائی را به یکباره بکشد، و به طور همزمان پایگاه آنها و بسیاری از آنها را نابود کند.
به طرز تکان دهنده ای، دومین فردی که با قدرت ماورائی ،سپر را شکست، خود کاپیتان آمریکا است. در حالی که ماورائی قدرت خود را از دووم پس میگیرد، مقداری از انرژی او در اطراف جهان نبرد پخش میشود و به قهرمانان روی این سیاره کنترلی بر آن میدهد. کاپیتان که با متحدان ابرقهرمان خود توسط قهرمان بیگانه زاجی احیا شده است، از نیروی باقی مانده ماورائی برای تعمیر سپر شکسته خود استفاده می کند. با این حال کاپیتان این کار را ناقص انجام می دهد، و یک مولکول ویبرانیوم را در جای خود باقی می گذارد، که باعث می شود سال ها بعد دوباره در “کاپیتان آمریکا” شماره 13 شکسته شود. بدتر از آن، شکستگی باعث واکنش زنجیرهای در هر جسمی میشود که حاوی همان ایزوتوپ ویبرانیوم به عنوان سپر کلاهک است، و آنها شروع به جدا شدن – و بعداً منفجر شدن – با افزایش نیرو میکنند. خوشبختانه، سپر ثابت می شود و واکنش زنجیره ای به طور تصادفی توسط کلاو شرور متوقف می شود. با توجه به اینکه چگونه موجودی که قدرتش سپر کاپیتان را شکسته بود، برای مدت کوتاهی بدن کلاو را در اختیار گرفت.
او مرگ را می کشد و پسری به نام دیو را جایگزین او می کند
پس از یک ملاقات تغییر دهنده زندگی با جادوگر اعظم در “دکتر استرنج” شماره 74، ماورائی تصمیم می گیرد که یک دفتر مرکزی جدید در “جنگ های مخفی II” شماره 6 ایجاد کند تا بتواند دیگران را در ماموریت جدید خود برای محافظت و حفظ جان استخدام کند. . اولین کسی که به او ملحق شد مردی به نام دیو است، روزنامه نگار روزنامه سان-تلگراف که آنقدر از فراخوان جدید ماورائی الهام گرفته است که داوطلب شود لحظاتی را در مصاحبه با او همراهی کند. دیو در تلاشهای بشردوستانه ماورائی و هدف او برای “غلبه بر مرگ” نقش اساسی دارد… زمانی که دیو تجسم واقعی مرگ را دارد (که در دنیای مارول اغلب به شکل یکی از این دو در میآید، دومی معنای واقعیتری پیدا میکند. یک زن یا اسکلت با ردای کلاهدار) با مصرف نوشیدنی حاوی قدرت ماورائی ، خود را می کشد.
با این حال، پس از اینکه مرد مولکولی به شدت از این حرکت انتقاد کرد، دیو تجدید نظر کرد و از ماورائی درخواست کرد که معشوقه مرگ را احیا کند. وقتی دیو میفهمد که تنها راه برای بازگرداندن مرگ این است که ماورائی کسی را بکشد، داوطلب میشود و دوست قادر مطلق او در واقع دیو را به خود معشوقه مرگ تبدیل میکند.
او خیلی زود داستان های مارول را دوقطبی کرد
طبق گفته «سرمایههای کتاب کمیک آمریکایی: دهه 1980»، «جنگهای مخفی» از هر نشریه کمیک مارول دهه 1980 پیشی گرفت. با این حال، داستان افتتاحیه ماورائی و دنباله آن، «جنگ های مخفی 2»، در میان سازندگان مختلف کمیک درگیر آنچنان محبوب نبود. مایک زک، یکی از نویسنده های «جنگهای مخفی»، به اصرار جیم شوتر ، متوجه شد که این موضوع به تخته طراحی برمیگردد، در حالی که «مارول کامیکس: داستان ناگفته» توضیح میدهد که همین اتفاق برای چندین هنرمند که روی کراوات کار میکردند رخ داده است. در کمیک های “جنگ های مخفی دوم”. اتفاقات مشابهی در بخش نویسندگی رخ داد، فیلمنامه نویس مشهور دنی اونیل برای شماره 223 «داردویل» شماره 223 نویسندگی را به دست خود گرفت و احساس کرد که ماورائی در نسخه اونیل کمتر استفاده شده است. و مشخص نشده است که شوتر، همکار خالق این شخصیت، او را چگونه تصور کرده است.
خود ماورائی نیز در بین سازندگان مارول در آن دوره آنقدر محبوب نبود. جان برن، که کارش در «چهار شگفتانگیز» و «ثینگ» به شدت با «جنگهای مخفی» و «جنگهای مخفی دوم» پیوند خورده است، در صفحه پیام خود خاطرنشان میکند که او طرفدار بزرگی برای این شخصیت نیست و گنجاندن ماورائی در «چهار شگفتانگیز» شماره 285، که در آن کودکی سعی میکند قدرت مشعل انسانی را با سوخت جت و یک چوب کبریت به نتایج وحشتناک تکرار کند، انتخاب او نبود. علاوه بر این، استیو انگلهارت، نویسنده شماره 319 «چهار شگفتانگیز» خاطرنشان میکند که به درخواست رالف ماکیو، سردبیر آن زمان سری، این شماره را بهعنوان ارسالی برای ماورائی نوشته است، زیرا ماکیو نیز این شخصیت را دوست نداشت.
ظاهر واقعی او ممکن است شما را شگفت زده کند
از آنجایی که ماورائی اساساً نوری بی شکلی است که از سوراخی در فضا می تابد ،اولین باری که نسبت به وضعیت خود آگاهی پیدا می کند، قابل درک است که معتقد میشود این حالت طبیعی اوست، به خصوص که او هیچ چیز دیگری را به خاطر نمی آورد. «جنگهای مخفی ۲» شماره ۲ حتی بیان میکند که داشتن یک بدن (یا «سه بعد به جای یک عدد نامتناهی») تجربهای است که ماورائی با آن ناآشنا است.
بنابراین، زمانی که در «Deadpool’s Secret, Secret Wars»، ددپول عنواندار متوجه میشود که ماورائی یک فرم فیزیکی «پیشفرض» دارد، بسیار شگفت زده میشود . ماورائی که نوزادی از گونه بزرگتر ماورائی ها است، به طرز عجیبی شبیه یک نسخه کوچکتر از بزرگسالان نژاد خود است، فقط با موهای بلند، سیاه و مجعد شبیه مدل مویی که او در “جنگ های مخفی دوم” به شکل انسانی خود می دهد. در حالی که ماورائی های “بالغ” طاس هستند.
زمانی که او تقریباً یک شرور برای سوپرمن بود
در صنعت کمیک، بزرگترین رقیب مارول بدون شک DC Comics است. از آنجایی که بسیاری از خالقان کتاب های کمیک که برای مارول کار کرده اند، برای دی سی نیز کار کرده اند، برای نویسندگان و هنرمندان غیرمعمول نیست که مخفیانه به ادای احترام و تقلید از شخصیت های شرکت رقیب بپردازند. ماورائی در دو موقعیت برجسته با چنین رفتاری مواجه شده است، اولین مورد در سال 1987 در “Superman” شماره 11 توسط جان برن، که در آن آقای Mxyzptlk، که او نیز موجودی قدرتمند از بعد دیگری است (مخصوصاً بعد پنجم) قدم به این جهان میگذارد. محل کار کلارک کنت، دیلی پلنت، خود را به عنوان “بن دیروی” مردی از “آنجا” که تقریباً دقیقاً شبیه شکل اصلی انسان ماورائی با کمی ته ریش اضافه شده است. در ابتدا، دیروی علاقه ای عاشقانه به لوئیس لین پیدا می کند، اما به زودی او را به شکل واقعی Mxyzptlk، یک مانکن فروشگاهی، قبل از اینکه سوپرمن به او برسد، رها می کند.
مارول کامیکس در خط داستانی 2021 «قهرمانان دوباره متولد شده» (نباید با رویدادی به همین نام در سال 1996 اشتباه گرفته شود)، که در آن آقای ماورائی ، نسخه سبز رنگ ماورائی را که دشمن هایپریون است، معرفی می کند، به نفع خود عمل می کند. – معروف ترین آنالوگ مارول از سوپرمن – و چند ویژگی را با Mxyzptlk به اشتراک می گذارد، از جمله عادت او به فریب دادن دیگران با قدرت هایش.
فرم های زنانه ماورائی
اگر چه ماورائی ، هویت مردانه را انتخاب می کند، اما در «جنگ های مخفی دوم» شماره 4 نشان می دهد که می تواند جنسیت خود را به دلخواه تغییر دهد. بنابراین هنگامی که او و مرد مولکولی در مکعب کیهانی ادغام میشوند، ظاهراً قرار است ، مکعب – در واقع انکوباتوری برای موجودات کیهانی – ماورائی را به عنوان موجودیت انرژی زن کیهانی تجسم میکند، در حالی که مرد مولکولی را بیرون میاندازد و او را بازیابی میکند. فردیت کوبیک، یکی دیگر از موجودات مکعب کیهانی، سپس به کیهان نزدیک می شود و شروع به آموزش ماهیت جهان به او می کند.
اگرچه کاسموس بهعنوان یک موجود خیرخواه آغاز به کار میکند (تغییر از زمانی که ماورائی اخلاقش اغلب در نوسان بود،آغاز میشود)، زمانی که تصمیم میگیرد خود را فانی کند (به دلایل نامشخص) و متوجه میشود که ذهنش قادر به مقابله با آن نیست، و به زودی کنترل خود را بر واقعیت از دست میدهد. کیهان سابق با تغییر نام خود به “سازنده”، سرانجام توسط گارد امپراتوری امپراتوری شی-آر دستگیر می شود، زمانی که او یک شهرک کامل شی-آر را از هستی پاک می کند. میکر که توسط عدالت شی-ار برای گذراندن دوران محکومیت خود در زندان بین کهکشانی معروف به کیلن زندانی شده است، به زودی به وضوح وسایل کافی برای جلوگیری از شورش همبستگانش استفاده میشد، به دست میآورد و به آنها اجازه میدهد تا مرکز را کنترل کنند. متأسفانه، او در نبرد توسط زندانی همکارش، تانوس، شکست میخورد و متأسفانه مدتی بعد زمانی که Kyln توسط نیروهای جنگسالار حشرهشناس Annihilus مورد حمله قرار میگیرد، کشته میشود.