حقایق ناگفته از کریون شکارچی

 

از یک طرفدار مرد عنکبوتی بخواهید تا بزرگترین دشمن تار افکن (مرد عنکبوتی) را نام ببرد. احتمال خوبی وجود دارد که بشنوید آنها نام گرین گابلین، داک آک (دکتر اختاپوس) یا ونوم را ذکر کنند. در حقیقت اگر از آنها بخواهید تا پنج تای برترشان را ببرند. آن وقت علاوه بر آن سه شاید کارنیج، مرد شنی، میستریو، لیزارد (مارمولک) یا هر دشمن عنکبوتی ای را که در دهه های اخیر در فیلم های لایو-اکشن ظاهر شده را نام ببرند. به عبارت دیگر احتمال اینکه آنها نام سرگئی کریون اف را بر زبان بیاورند (کسی که ایده اش از یک لباس مهیب و ترسناک یک جلیقه ی بزرگ تم-شیر و شلوار پلنگی برداشته شد) واقعا کم است. که مایه تاسف است، زیرا به شدت اهمیت کریون شکارچی را در گالری دشمنان یاغی مرد عنکبوتی زیر سوال می برد.

برای سال های زیادی از زمان نخستین حضورش در مرد عنکبوتی شگفت انگیز شماره ی 15 در 1994 کریون در بهترین حالت به چشم یک دشمن معمولی مرد عنکبوتی دیده شده که مطلب شگفت آوری نیست. با احتساب اینکه مرد عنکبوتی طبق روال عادی مجبور است تا با گانگستر های نیویورک و الکتریسیته زنده (اشاره به شخصیت الکترو) بجنگد. طبیعتا یک تارزان معجون-نوش قاچاقچی با تله های توری در لیست نگرانی های روزانه ی مرد عنکبوتی جای چندان مهمی ندارد. البته همه ی اینها تغییر کرد، زمانی که کریون کاری انجام داد که دیگر دشمنان مرد عنکبوتی از پسش بر نیامدند: او خزنده ی دیواری ( منظور از مرد عنکبوتی ) را شش فوت در زیر زمین دفن کرد. هر چند که این پیروزی کوتاه بود اما عمیقا- و شاید برای همیشه- جایگاه کریون را در کمیک بوک های مرد عنکبوتی بالا برد.

و این مقاله حقایق قابل توجه راجب کریون شکارچی، شروری که وقتی مرده بود نسبت به زمانی که زنده بود مهم تر شد ، می باشد.

شکارچی ای با افتخار به دنبال بزرگترین شکار

سرگئی کریون اف، مردی که سرانجام شکار مرد عنکبوتی را ماموریت خودش کرد، پسر یک نجیب زاده ی روسی بود. طبق کتاب راهنمای مرد عنکبوتی : بازگشت به سیاهی سال 2007 ، خانواده ی کریون به دنبال انقلاب بلشویک در اوایل قرن بیستم همه چیز خود را از دست دادند. آنها مجبور به فرار از روسیه شدند. راهشان را به انگلستان ادامه دادند تا اینکه با پرواز به ایالات متحده بروند. بعد از اینکه بزرگ خاندان کریون اف مرد، مادر کریون به تیمارستانی فرستاده شد که پر از عنکبوتی ها بود. جایی که او به طور غم انگیزی جان خود را از دست داد. این مرگ کریون را برای بقیه دوران بزرگسالی تسخیر کرد، حتی زمانی که به عنوان یک شکارچی کلاس-جهانی برای خودش شهرتی دست و پا کرده بود. کسی که تک نفره هر حیوان شناخته شده ای بر کره ی زمین را شکست داده بود و شکار کرده بود.

در نخستین حضورش در کمیک ’مرد عنکبوتی شگفت انگیز سری اول شماره ی 15‘ فاش میشود که کریون قدرت سرعت و چابکی حیرت انگیزش را از معجونی گیاهی به دست می اورد که از طبیب ساحری در یک قبیله ی مخفی آفریقایی دزدیده است. اولین رویارویی او با مرد عنکبوتی توسط ابر شروری با قدرت تغییر چهره به نام آفتاب پرست صورت گرفت. کسی که به دنبال کریون می گشت تا به وسیله ی او از شر تار افکن خلاص شود که دائما نقشه هایش را نقش بر آب کرده بود.

در ابتدا ابر قهرمان جوان توسط کریون به وسیله ی مواد تضعیف شد و تقریبا شکست خود را در دستان کریون تجربه کرد. هر چند زمانی که فهمید روش کار کریون چگونه است، به راحتی هم او و هم آفتاب پرست را شکست داد که به تبعید فوری آنها انجامید.

عضوی از انتقامجویان نیک فیوری در 1959

بطور جالب توجه اولین رویارویی کریون با مرد عنکبوتی نخستین باری نبود که او با ابر انسان ها دست و پنجه نرم میکرد. حتی شگفت آورتر، این حقیقت است که کریون از لحاظ فنی می توانست خودش را یک انتقامجو بداند. و علت آن کسی نبود جز نیک فیوری که او را استخدام کرد.

مدت زمانی بعد از فرار او از روسیه و به اثبات رساندن خودش به عنوان یک شکارچی بزرگ، کریون رابطه ی عاطفی را با نیمور آتلانتیسی آغاز کرد . در 1959 این دو توسط نیک فیوری برای پیوستن به  طرح انتقامجویان دعوت شدند، گروهی پنهان و جدا از دولت، برای متوقف کردن شخصی با هویت جمجمه سرخ از شناسایی نازی ها و تصویب کردن نقشه ای برای تصاحب دنیا. لیست اعضای این انتقامجویان مخفی همچنین شامل بلوند فانتوم،اولیسز بلاد استون،دوگان ابله، دامینیک فورچن، اولین سیلور سیبل و جهش یافته شرور سابرتوث بود . کسی که کریون با او تاریخچه چندان صمیمانه ای ندارد (همانطور که در ’انتقامجویان جدید’سری دوم شماره ی 10 دیدیم). باوجود تفاوت هایشان، این تیم درمانده موفق به کامل کردن ماموریتشان در سوئد شدند و با موفقیت جلوی جمجمه جدید را از ساختن نسخه ی نازی کاپیتان آمریکا گرفتند.

ماه ها بعد، این تیم دوباره تشکیل شد و به ماموریت دیگری رفت، آنها سریعا خود را آشفته در میان توطئه ای یافتند که دولت ایالات متحده را نیز شامل میشد.این انتقامجویان سرانجام بار دیگر با عاملان نازی رو در رو شدند. کریون نقش مهمی را در این ماموریت ایفا میکند، او با سر نیزه ی نقره ای اش بارون خونی خون آشام را زمین گیر میکند. با این گفته ها، دانستن نقش قهرمانانه او در پسا-جنگ جهانی دوم نسبش را در میان دشمنان-عنکبوتی تراژدیک تر میکند.

یکی از اعضای بنیانگذار شش خبیث

محتمل به نظر می رسد که کریون چیزهایی درباره ی ارزش کار تیمی در مدت زمانی که عضو انتقامجویان بود یاد گرفته باشد زیرا هنگامی که داک-آک (دکتر اختاپوس) در ’مرد عنکبوتی انوال شماره ی ۱ در 1964‘ شروع به استخدام کردن مجرمان متنفر از مرد عنکبوتی کرد تا به گروه شش خبیثش بپیوندند، او از کسانی بود که دعوتش را پذیرفت ( با وجود اینکه او بر انتقام گرفتن از مرد عنکبوتی با یک پیروزی تک نفره اصرار دارد ).

کریون و داک-آک در نقشه ای دقیق ( اگر چه پیچیده) با کرکس ،الکترو ،مرد شنی و میستریو نیروهایشان را یکی کردند تا کار مرد عنکبوتی را تمام کنند. به هر یک از آنها مکان خاصی در سراسر شهر اختصاص داده شد که در آنجا به تنهایی می توانستند با تار انداز مبارزه کنند و او را خسته کنند تا در نهایت داک-آک در انتهای مبارزه بتواند او را بکشد.

وظیفه ی کریون این بود که در چمن زار پارک محله ی فلاشینگ با یک جفت پلنگ در کمین مرد عنکبوتی باشد. (در طول کتابچه ی مرد عنکبوتی بازگشت به سیاهی) و او را خسته کند تا کار برای میستریو آسان شود. طبق انتظار، شش خبیث ، در ماموریت شکست خوردند و سر از پشت میله های زندان در آوردند. با این گفته ها، شایسته توجه است که اگر همگی با هم به مرد عنکبوتی حمله میکردند احتمالا نتیجه ذلخواهشان را به دست می آوردند. جالب اینجاست که کریون در تلاش دیگری برای شکست دادن مرد عنکبوتی، از استراتژی مشابهی استفاده کرد، البته اینبار از سایه ها. همانطور که در سری کوتاه «مرد عنکبوتی: آبی» فاش شد، کریون نبردهای متوالی مرد عنکبوتی با کرگدن، مارمولک و کرکس را تماشا می‌کند تا «از اشتباهات آنها درس بگیرد». با توجه به اینکه او در نهایت شکست خورد، می توان گفت که از اشتباهشان درس نگرفته است.

برادر ناتنی ابر-شرور

اگر آفتاب پرست (معروف به دیمیتری اسمردیاکوف) کریون را اجیر نمی کرد تا کارهای کثیفش را برای او در «مرد عنکبوتی شگفت انگیز سری اول شماره 15»انجام دهد، شکارچی مشهور ممکن بود وسواسش به مرد عنکبوتی را که منجر به مرگ خودش شد، عملی نمیکرد. هر چند، با توجه به رابطه عمیق شخصی بین این دو برادر ناتنی، – شاید اجتناب ناپذیر باشد که مسیرهای شرورانه آنها به هم گره بخورد – و در نهایت با مرد عنکبوتی نیز روبرو شوند.

’مرد عنکبوتی شگفت انگیز سری اول شماره ی 389’ رابطه ی کریون شکارچی و خویشاوند ابر جاسوسش را روشن میکند. آفتاب‌پرست در این مرحله از زندگی حرفه ای خود که از توهمات رنج میبرد، هویت کراون متوفی را پذیرفته و مانند یک سرباز شطرنج به یک وسیله در نقشه هری آزبورن برای ویران کردن زندگی پیتر پارکر تبدیل می شود.

وقتی که او در حال فرار از یک مرد عنکبوتی کاملاً خشمگین است، آفتاب پرست ناگهان به خود می آید و به یاد می آورد که چقدر برادر ناتنی خود را دوست دارد و همزمان از آن متنفر است. زمانی که آنها هر دو پسر جوان بودند، اسمردیاکوف خدمتکار شخصی کریون بود و سخاوت و ظلم را از جانب اربابش تجربه کرد. اسمردیاکوف علیرغم آزاری که از کریون دریافت کرد، وفاداری تزلزل ناپذیری به کریون و خانواده اش پیدا کرد، حتی زمانی که مجبور شدند برای جان خود فرار کنند، او همراه با آنها به ایالات متحده رفت. بنابراین، هنگامی که کریون پس از آخرین شکارش به دست خودش مرد، آفتاب‌پرست انتقام از مرد عنکبوتی را به عهده گرفت (البته بدون اطلاع از هویت مخفی او).

دورانی وحشیانه در سرزمین وحشی

با توجه به مهارت و عطش کریون برای شکار، منطقی است که او در مکانی بدوی و خصمانه نسبت به انسان ها مانند سرزمین وحشی احساس راحتی کند. یک بهشت پنهان ماقبل تاریخ در قلب قطب جنوب، که در طول میلیون‌ها سال بدون تغییر باقی مانده است و به عنوان پناهگاه مخفی برای دایناسورها، پتروسورها و دیگر انواع موجودات زنده که در هر جای دیگری از زمین منقرض شده‌اند، بوده است. اینجاست که کریون هم به دنبال پناهندگی بوده و هم با دشمنان منفور خود برخوردهای به یاد ماندنی، هرچند عجیبی داشته است.

در سال 1972 “مرد عنکبوتی شگفت انگیز سری اول شماره ی 104” ،مشخص شد که کریون یک موجود بیگانه هیولا به نام گوگ را پذیرفته است. کریون به طور تصادفی به خرابه های سفینه فضایی گوگ در سرزمین وحشی برخورد می کند و به این موجود رحم می کند. او گوگ را بزرگ می کند تا یار او باشد و از هیولا برای ربودن گوئن استیسی که او را به عنوان همسر خود انتخاب کرده است، استفاده می کند. مرد عنکبوتی و کا-زار با هم متحد می شوند تا نقشه کریون (که مسلماً تحریک کننده است) را خنثی کنند، اما گوگ زنده می ماند تا به یک شخصیت کم پیدا در کمیک های عنکبوتی تبدیل شود.

در همین حال، در سال 2010 “مرد عنکبوتی شگفت انگیز سری اول شماره ی 637” ، کریون اعضای بازمانده خانواده اش را به سرزمین وحشی می‌برد تا آنها را سرسخت کند بلافاصله پس از اینکه آنها او را از طریق راه های پنهانی و اسرار آمیز به زندگی بازگرداندند. در طول این بازه زمانی، کریون با مامور ونوم  (معروف به فلش تامپسون) نیز برخورد هایی دارد. او در ’ونوم سری دوم شماره ی دو’ در حال حمله کردن به سرباز سیمبیوتی (اشاره به فلش تامپسون) دیده شد زیرا اشتباها فکر میکرد که او فرم شیطانی مرد عنکبوتی است.

کریون در مقابل کین

کریون به عنوان یک شکارچی، شخصی بالاتر از گرفتن ماموریت های پولی از افراد قدرتمند و پولدار برای ترور اهداف مورد نظرشان نبوده است. با این اوصاف، او گاهی اوقات از انجام کارهایی که احساس می‌کرد ضعیف تر از او و مهارت هایش بود، امتناع می کرد، زیرا غرور و اشراف او مانع از تمایل او به چنین کارهایی می شد. این ترکیب شرافت و غرور، شکارچی را در مسیر برخورد با حریفی کشنده فرستاد – حریفی که از ژنتیک منفورترین دشمن او ایجاد شده بود.

در داستان پشتیبان ’شکار شکارچی‘ از آرک ’شکار شوم‘، رویارویی قبلا فاش نشده میان کریون و کلون مرد عنکبوتی یعنی کین رخ داد. پس از اینکه کریون عمداً در یک کار ترور که قبلاً برایش حقوق گرفته بود شکست خورد، کین برای ردیابی و کشتن کریون استخدام شد. کین دو دلیل برای پذیرفتن این مأموریت داشت: او نه تنها به مقداری پول نیاز جدی داشت، بلکه می خواست کریون را از بازی خارج کند آن هم قبل از اینکه بتواند تصویری از شکارچی که قرار بود او را بکشد، استنتاج کند.

این مبارزه برای هیچ یک از مبارزان آسان نبود، اما در نهایت، کلون-عنکبوتی پیروز شد. کین به جای پایان دادن به زندگی کریون، شکارچی را زنده به گور کرد و او را به مدت سه روز در زیر زمین گرفتار کرد. این به تسلط رو به وخامت کریون بر واقعیت کمکی نکرد و حتی احتمالا به او کمک کرد تا نقشه ای را که در داستان مشهور آخرین شکارش اجرا کرد ،انجام دهد.

آخرین شکار کریون شکارچی

بدون شک، «آخرین شکار کریون» که در سال 1987 نوشته شد، شناخته شده ترین داستانی است که شخصیت شرور عنکبوتی را به نمایش می گذارد.  این داستان در ابتدا برای یک شخصیت ابرقهرمانی متفاوت نوشته شد (همانطور که خود نویسنده جی. ام. دی ماتیوس تایید کرد). در پایه اصلی داستان-شرور ،قهرمان را “کشته” و او را دفن می کند، شرور عقل خود را از دست می دهد، قهرمان خود را از قبر بیرون می کشد و پیروزمندانه باز می گردد. این داستان به گونه ای بهینه سازی شده بود که با مرد عنکبوتی سازگار شود.

کریون که از تصاویر دیوانه کننده عنکبوت ها و خاطره مادر مرده اش رنج می برد، تفنگی به دست می گیرد و در حرکتی که با روش کار معمولی او سازگار نیست، به مرد عنکبوتی در تاریکی شب شلیک می کند. او قهرمان را دفن می کند (که تا جایی که به خواننده مربوط می شود، تقریباً مرده به نظر می رسد – توجه داشته باشید که این داستان قبل از زمان اینترنت و اسپویلرهای همان روز منتشر شده است) و یک کپی از لباس سیاه او را بر تن می کند. او با جنایتکاران به شیوه ای بسیار وحشیانه تر برخورد می کند و حتی به تنهایی ورمین را شکست میدهد، شروری که تارافکن به تنهایی نمی توانست او را شکست دهد. در اواسط داستان، مشخص می شود که مرد عنکبوتی نمرده است. کریون فقط او را بیهوش کرده است. او با دست خالی راه خود را از قبر خود، خارج می کند و با کریون روبرو می شود که او را برای دستگیری ورمین می فرستد. همانطور که مرد عنکبوتی در نهایت ورمین را شکست می دهد، کریون یک اعتراف کتبی از جنایات خود آماده می کند و جان او را می گیرد . پایانی غم انگیز (یا اینطور به نظر می رسید) برای یک شرور عذاب دیده.

میراث شکارچی

پس از مرگ کریون، فرزندان بیولوژیکی ناگهان ظاهر میشوند و در تار و پود داستان مرد عنکبوتی بافته می‌شوند. اولین کسی که حضورش را اعلام کرد، ولادیمیر، پسر قانونی کریون و همسرش ساشا بود. ولادیمیر در زمان رشد از ثروت مادی پدرش بهره مند شد و حتی توسط خود کریون در راه های شکار آموزش دید (همانطور که درکتابچه “مرد عنکبوتی: بازگشت به سیاهی” نشان داده شده است). مدت کوتاهی پس از مرگ پدرش، ولادیمیر به عنوان شکارچی شوم ظاهر شد و برای مدتی به نظر می رسید که جای کریون را در گالری سرکش های مرد عنکبوتی خواهد گرفت. متأسفانه، با وجود قوی‌تر بودن از جد خود، پس از رویارویی با کلون عنکبوتی کین که منجر به مرگ او شد، حرفه او به سرعت به پایان رسید.

ولادیمیر یک برادر ناتنی داشت که در آفریقا به نام آلیوشا بزرگ شده بود. برای مدتی «آل» مصمم به دور شدن از سایه پدرش به نظر می رسید و زندگی به عنوان یک تاجر خوش ذوق را تجربه می کرد و حتی (به طور موقت) به متحد مرد عنکبوتی تبدیل شد. اطلاعات کمی در مورد سومین پسر کریون، ندرچی تاننگاردن، وجود دارد، جدای از این که او سعی کرد آل را بکشد (و متعاقباً توسط آفتاب پرست کشته شد). چهارمین فرزند کریون – و مسلماً خطرناک‌ترین آنها آناستازیا است. آناستازیا که برای تبدیل شدن به یک شکارچی کارآمد آموزش دیده بود، به مادرش در بازگرداندن پدرش به زندگی کمک کرد.

کریون همچنین ۷۸ بار او را شبیه سازی کرد و به اصطلاح “پسران کریون” را ساخت. یکی از آنها، آخرین پسر کریون، ثابت کرد که شایسته جانشینی واقعی کریون است.

شکار شوم و بازگشت نفرین شده ی شکارچی

ساشا همسر شکارچی فقید در آرزوی خود برای بازگرداندن بزرگ خانواده کریون به زندگی از فرزندان کریون (آناستازیا، آل و ولادیمیری که دوباره زنده شده بود) برای سازماندهی شکار شوم  ،کمک می گیرد. در پشت صحنه، خانواده کریون، مرد عنکبوتی را یکی پس از دیگری درگیر می‌کنند تا او را خسته کنند و کشتن او را آسان‌تر کنند. برنامه آنها این بود که از جسد مرد عنکبوتی برای بازگشن سرگئی از مرگ استفاده کنند – اما در حالی که موفق شدند از جسد مرد عنکبوتی برای بازگرداندن سرگئی استفاده کنند – یک اشتباه مهم فرصت دوم او به زندگی را به وجودیتی نفرین شده تبدیل کرد.

در نمایشی خارج از شخصیت از قهرمانی لحظه آخری، کین کلون مردعنکبوتی وانمود می‌کند که یک تارانداز است و خود را قربانی می‌کند تا کریون‌ها را از پیتر دور کند. آنها کار کین را یکسره میکنند و از بدن او در مراسم رستاخیز خود برای سرگئی استفاده میکنند. درنتیجه، هنگامی که سرگئی به زندگی بازمیگردد، نفرین آن لایف را نیز دریافت میکند، به این معنی که او فقط میتواند یکبار دیگر به دستمرد عنکبوتی بمیرد. در همین حال، مردعنکبوتی واقعی متوجه میشود که چه اتفاقی افتاده است و با عصبانیت به سمت املاک کریون میرود تا با خانواده او تسویه حساب کند. او به سرعت و وحشیانه کریون ها را شکست میدهد و به کشتن سرگئی نزدیک میشود (درواقع آنچه را که میخواهد به او میدهد). با این حال، یک چشم انداز از آینده تاریک که به دنبال این تصمیم مرگبار خواهد بود، مردعنکبوتی را از خشم او بیرون میکشد و او جان کریون را به او میبخشد.

کریون در برابر کین راند دوم

زمانی که کریون ،جان خود را از دست داد، تا حدودی آرامش به دست آورده بود. با این حال، یک رستاخیز غیرمنتظره، دنیای او را زیر و رو کرد، و بنابراین او سعی کرد نفرین خود را با روی آوردن به مردی که ناخواسته باعث آن شده بود بشکند: کین، که زندگی جدیدی را در هیوستون آغاز کرده بود و هویت عنکبوت قرمز را به خود گرفته بود. اما فقط یک مشکل وجود داشت: بخشی از تمایل کین برای جبران تخلفات گذشته خود به این معنی بود که او واقعاً، نمی‌خواست مسئول مرگ دیگری باشد.

در «اسکارلت اسپایدر» سری دوم شماره ی 21، کریون در حالی که لباس اسکارلت اسپایدر اصلی، بن رایلی را به تن داشت به کین حمله می کند. کریون که به سرعت کلون عنکبوتی را ناتوان می کند، با دستگیری عزیزترین متحدان کین و وادار کردن او به مبارزه در یک دوئل تا حد مرگ، خطر را به اوج می رساند. شکارچی و عنکبوت بار دیگر در «اسکارلت اسپایدر» سری دوم شماره ی 23 با یکدیگر گلاویز می شوند، که مبارز دوم به عنوان پیروز ظاهر شد. با این حال، کین یک دقیقه بعد کریون را احیا می کند و این نظریه را مطرح می کند که مرگ کوتاه او برای شکست دادن نفرین کافی است.

دوست شدن با دختر سنجابی و تبدیل شدن به یک قهرمان

مدتی پس از رویارویی با کین، کریون ظاهراً شکار بی پایان خود برای مرد عنکبوتی را از سر می گیرد. با این حال، یک برخورد تصادفی با یک شخصیت عجیب و غریب مارول، شروع به اصلاح مسیر کریون می کند و حتی او را متقاعد می کند که برای مدت کوتاهی تبدیل به یک مبارزعلیه جرم و جنایت شود.

در سال 2015 در”دختر سنجابی شکست ناپذیر” سری اول شماره ی یک، دختر سنجابی همدم سنجاب خود تیپی-تو را به روشی نسبتاً غیر متعارف از چنگ کریون نجات می‌دهد: او با متقاعد کردن او به این که طعمه‌های خطرناک‌تری نسبت به مرد عنکبوتی ارزش توجه او را دارند، او را از شرارت خارج می‌کند. دختر سنجابی و کریون بار دیگر در “دختر سنجابی شکست ناپذیر” سری دوم شماره ی شش، خود را در تیررس زنی می یابند که وسواس شکار دارد. پس از زنده ماندن از این مصیبت، کریون دوستی عمیق تری با دختر سنجابی برقرار می کند و شروع به بازنگری در اعمال خود می کند.

دوستی کریون با دختر سنجابی در نهایت او را از اسیر شدن توسط مرد عنکبوتی در “دختر سنجابی شکست ناپذیر سری دوم شماره ی 35”  نجات می دهد، در حالی که ابرقهرمان پشمالو و دوستانش با تار افکن صحبت می‌کنند تا از سر جنایات کریون بگذرد. همانطور که مرد عنکبوتی در حال دور شدن است، کریون به دختر سنجابی قول می دهد که فرد بهتری شود. تا دو هفته بعد، نیویورک با جدیدترین قهرمان خود در قالب «سرگئی غیرقابل شکار» آشنا می شود.

آرامیدن نهایی کریون؟

در یک تحول شگفت انگیز، خط داستانی 2019 “شکار شده” تاکید کرد که هیچ یک از نسخه‌های مختلف (و به ظاهر متناقض) کریون که در عناوین مختلف مارول پس از پایان سری شکار شوم ظاهر شدند، نسخه اصلی نبوده اند. “مرد عنکبوتی شگفت انگیز” سری پنجم شماره ی 16 به طور عطف به ماسبق نشان می دهد که کریون از زمان رسیدن به سرزمین وحشی با “شخصیت تکامل دهنده ی عالی” کار می کند تا 87 کلون از خود را ایجاد کند. با رشد سریع آنها، او آنها را به عنوان بخشی از مراسم عبورشان به دنیا فرستاد. اما فقط یکی از آنها برگشت: آخرین پسر کریون همه “برادران” خود را کشت تا آخرین نفری باشد که باقی می ماند.

کریون اصلی که سرشار از غرور شده، نقشه اصلی خود را فاش می کند: یک منطقه شکار مجهز به فناوری پیشرفته در پارک مرکزی، جایی که شکارچیان ثروتمند و شکارچیان غیرقانونی می توانند با استفاده از «ربات های شکارچی» مرتبط با مغزشان، ابرشرورهای حیوانی را شکار کنند. با این حال، هنگامی که ربات‌های شکارچی نابود می‌شوند، حامیان آنها نیز با آنها می‌میرند، که هدف نهایی کریون بود. مرد عنکبوتی که در شکارگاه‌ها نیز به دام افتاده است، در «مرد عنکبوتی شگفت ‌انگیز سری پنجم شماره ی ۲۲»  با کریون روبرو می‌شود. مبارزه آنها باعث می شود کریون متوجه شود که او هیولایی بزرگتر از هیولایی است که او به دنبال نابودیش بوده است. او همچنین می‌داند که چگونه واقعاً نفرین آنلایف را بشکند: او با تظاهر به مرد عنکبوتی بودن به مرد عنکبوتی اجازه می دهد تا او را بکشد و “آخرین پسر” خود را فریب دهد تا ضربه مهلک را به او وارد کند.

به دنبال آخرین خواسته و وصیت پدرش، «آخرین پسر» ردای کریون را به دست گرفت. فقط زمان نشان خواهد داد که آیا سرگئی کریون اف بالاخره به آرامش رسیده است یا خیر؟

نویسنده محمد بابایی

 

مجموعه wallpaper شماره 3 از مردعنکبوتی

توضیح کل داستان مرد عنکبوتی در MCU

14 دشمن مردعنکبوتی که هنوز در پرده سینما ظاهر نشده اند

توضیح تاریخچه ونوم و مردعنکبوتی

توضیح رابطه مرد عنکبوتی و جن سبز

توضیح تاریخچه مردعنکبوتی و دکتر اختاپوس

توضیح رابطه مردعنکبوتی و مارمولک

توضیح تاریخچه مرد عنکبوتی و موربیوس

تمام سیمبیوت های مارول

توضیح تاریخچه راون کرافت

آماده افتادن اتفاق واسه ونوم نیستید ..آخه چرا ؟

آنچه باید قبل از دیدن ونوم 2 بخاطر بیاورید