10 چیزی که مارول میتواند از دی سی بیاموزد
یکی از بحث برانگیزترین سوالاتی که بین کمیکفنها مطرحه، اینه که «مارول بهتره یا دیسی؟» خب، اگه منصفانه بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که این دو ناشر بزرگ کمیک، مکمل همدیگرند. درست مثل دو تیکه یک پازل: در عین اینکه باهم تفاوت دارن همیدگه رو کامل میکنن. البته، داشتن تفاوت به این معنی نیست که اصلا شبیه هم نیستن. بعضی وقتا از همدیگه شخصیت یا داستان کپی میکنن. در کل میشه گفت مارول و دیسی هرکدوم نقاط قوت خودشونو دارن و سعی میکنن برای بهتر شدن از همدیگه چیز یاد بگیرن. مثل دوتا همکلاسی. توی این مقاله، 10 نقطه قوت دیسی نسبت به مارول رو معرفی میکنیم که مارول میتونه از دیسی یاد بگیره.در این مقاله که از سایت CBR.COM برداشته شده و نوشته آقای سجاد میش مست میباشد به ده چیزی که مارول میتواند از DC بیاموزد میپردازیم.
1-خلق شخصیتهایی که قابلیت بازگوپذیری بالایی دارند
یکی از دلایل اصلی اینکه خیلی از کمیکفنها بتمن رو دوست دارن و یکی از محبوبترین شخصیتهای کمیک بوکی تاریخ محسوب میشه، اینه که هیچ قدرت فوقبشری نداره. بعلاوه، چیزای بزرگ و مهمی توی زندگیش از دست داده. ولی اون تسلیم نشد کلی تمرینای سخت و مشکلات مختلفو از سر گذروند. تا بتونه زندگی بقیه مردمو بهتر کنه. توی مارول، شخصیتی که از نظر بازگوپذیری بیشترین شباهتو به بتمن داره، مردعنکبوتیه. با اینکه زندگی هردوشون یه پسزمینه تراژدیک داره، ولی مردعنکبوتی برخلاف بتمن خودشو مسئول مرگ عموش میدونه. بیشتر مردم، دوست دارن توی داستانی که میخونن کسایی رو ببین که شخصیت الهام بخش داشته باشه تا بتونن ازشون الگو بگیرن. و وقتی که بحث قهرمانایی بدون قدرت فوق بشری وسط میاد، دیسی دستش از بقیه انتشارات پُرتَره!
2-انیمیشنهای بهتر
وقتی درمورد فیلمهای لایو اکشن ابرقهرمانی حرف میزنیم، مارول و MCU خیلی موفقتر از DCEU عمل میکنه. ولی با اینحال، وقتی بخوایم انیمیشنهای ابرقهرمانی رو بررسی کنیم، مشخصا دیسی بهتر عمل کرده. اگه از انیمیشن «مردعنکبوتی-به درون دنیای عنکبوتی» فاکتور بگیریم، تو چندسال اخیر مارول انیمشنای خیلی خوبی نساخته که بتونه روی مخاطب تأثیر بذاره و مدتها درموردش حرف زده بشه. در سمت دیگه، دیسی هرساله چندین انیمیشن میسازه که کیفیتشونم اکثرا بالاست. دوست عزیزمون آقای علیرضا جعفریان هم در این مقاله، ترتیب دیدن انیمیشنهای دیسی رو براساس آخرین مقاله منتشر شده توسط این کمپانی توضیح داده.
3-سریالهای تلوزیونی بادوامتر
قلمرو فیلم و سریالهای تلوزیونی، جاییه که دیسی فرمانروایی میکنه. یه نمونه از این برتری، اَرووِرسـه(Arrowverse). این یونیورس همین الآنشم توی چندین سریال بوده، کلی از ابرقهرمانا (اونایی که فیلم و سریال داشتن) رو درگیر خودش کرده و هنوز هیچچیزی نیست که نشون بده این یونیورس داره به اخر کار خودش نزدیک میشه. از طرف دیگه، مارول هم تونسته یونیورسهای تلوزیونی خوبی بسازه: مدافعان(با حضور دردویل، جسیکا جونز، لوک کیج و آیرون فیست) مجموعه جالبی بود، ولی حالا هم خودش و هم تموم مجموعههای درگیرش کاملا تمام شدن(البته هنوز میشه روی حضور دردویل توی MCU حساب کرد). مجموعه مأمور کارتر هم به خوبی پیش رفت، ولی بعد از فقط دو سری کنسل شد و وضعیت مجموعه مأموران ش.ی.ل.د. هم مثل کسیه که رفته مهمونی، ولی یه گوشه تنها وایستاده!
4-رهبران مؤنث بیشتر
با اینکه که مارول در MCU پیشرفتهای خوبی داشته، ولی هنوز هم از کمبود حضور رهبرای مؤنثش رنج میبره. با اینکه DCEU کلی اشتباه داشته، ولی هنوز هم از این امتیاز بهرهمنده که با ساخت فیلم واندروومن، اولین فیلم با محوریت یک ابرقهرمان مؤنث رو به جهان معرفی کرده. مارول تو قضیه از دیسی عقب موند و دوسال طول کشید تا بالاخره پروژهکاپیتان مارول رو روی کار آورد. و البته، پروژه بلک ویدیو هم این اواخر مطرح شده. این درحالیه که دیسی تونسته بیشتر به کاراکترهای مؤنثش(مثل هارلی کویین، سوپرگرل و بتوومن) بها بده.
5-ساید-کیکهای بهتر و مفیدتر
درسته که دیک گریسون در دنیای کمیک به عنوان یه رابین معرفی شد، ولی تونست رشد پیدا کنه و به یه قهرمان مستقل تبدیل بشه. از دیک که بگذریم، کلی قهرمان نوجوون دیگه هم توی کمیکهای دیسی هستن که به عنوان یه ساید-کیک معرفی شدن و بعدها به یه قهرمان مستقل تبدیل شدن. مارول یهجورایی توی سالهای اخیر بیشتر سعی داشته که روی مسیر قهرمانای اصلی کمیکهای خودش تمرکز کنه، درحالی که رویارویی دو نسل مختلف از قهرمانا، میتونه نتایجی جالبی داشته باشه.
6-خبیثهای برجستهتر
اگه ابرشروری وجود نداشته باشه پس وجود ابرقهرمانا به چه دردی میخوره؟! این یه حقیقته واضحه که بدون شخصیت منفی، شخصیت مثبتی هم وجود نداره. حتی میشه گفت ابرشرور و ابرقهرمان، دو روی یه سکهان. ولی درمورد ابرشرورای نمادین و قابل توجه، مارول خیلی خوب عمل نکرده. با اینکه مردعنکبوتی کلی دشمن نمادین داره و حتی اونایی که کمیک نمیخونن هم باهاشون آشنا هستن، ولی این حرفی نیست که بشه درمورد باقی شخصیتهای مارول گفت. در اون سمت اما دیسی کلی ابرشرور اسم و رسم دار (مثل کتوومن، جوکر، لکس لوثر و…) داره که حضورشون توی کمیک، به اندازه حضور خود ابرقهرمان هیجانانگیزه!
7-تاریخچه طولانیتر
هردو کمپانی دیسی و مارول از مدتها قبل مشغول فعالیت بودن. مارول طی سالهای 1960 به بعد، داشت نمادینترین کاراکترها و گروهای خودشو (مثل انتقامجویان، چهار شگفتانگیز، مرد عنکبوتی و…) خلق میکرد. این درحالی بود که مشهورترین ابرقهرمانای دیسی بین سالهای 1930 تا 1940 خلق شده بودن. درنتیجه دیسی زمان بیشتری برای روایت داستان و شکل دادن ویژگیهای کاراکترهاش داشت. کاری که حتی تا الآن هم به خوبی ادامه پیدا کرده.
8-دیسی از ریسک کردن ترسی نداره
درسته که مارول هم توی این سالها با تمام ترسی که داشته، یهسری ریسک رو پذیرفته (مثل وقتی که کاپیتان آمریکا به یکی از اعضای هایدرا تبدیل شد)؛ اما دیسی توی انتشار داستانهایی با ریسک بالا برتری داره. داستانهایی که یادگارش تا سالها تو ذهن خواننده میمونه و حتی ممکنه باعث خدشه دار شدن تصور خواننده از کمپانی بشه. این توانایی ریسک بالا با تمام معایبش، میتونه منجر به خلق داستانهایی مثل بتمن: جوک کشندهبشه.
9-دیسی قهرمانی خودشو تا سرحد تحملشون توی دردسر میندازه!
یکی دیگه از مواردی که دیسی توشون عالی عمل میکنه، اینه که قهرماناشو تا خرخره تو دردسر میندازه و اونا را با تمام تواناییاشون امتحان میکنه! البته، نمیگم که مارول کلا اینکارو نمیکنه (مثلا توی داستان جنگ داخلی یه نمونهشو دیدیم)، ولی دیسی توی این زمینه خیلی بهتر عمل میکنه. برای مثال، میدونین وقتی که مرد آهنی داشت اولین زرهش رو میساخت، بتمن داشت چیکار میکرد؟! بتمن توسط زنی که بهش علاقه داشت تا پای مرگ پیش رفت، با یه دیوونه و ارباب هرج و مرج دست و پنجه نرم کرد و به یه دشمن عمومی برای کل شهر گاتهام تبدیل شد! وقتی از تا خرخره تو دردسر بودن حرف میزنم منظورم همچین چیزیه!!
10-روابط عاشقانه بهتر
خب شاید بهتر نباشه، ولی بیشک پویاتره. بهغیر از رابطه پیتر پارکر با مری جین/گوئن استیسی و رابطه رید ریچاردز با سو استورم، مارول زوجهای نمادین زیادی نداره. درمورد دیسی اما داستان فرق میکنه. روابطی که دیسی به خواننده معرفی میکنه، خوانندههارو شیفته خودش میکنه و اونارو با خودش همراه میکنه. شاید به چون پیچیدگی خاصی که دارن، چیزیه که توی حدود 90 درصد کمیکای مارول دیده نمیشه. البته در این بین، نباید یه چیزی رو نادیده گرفت: همونطور که گفتیم، دیسی از ریسک کردن ترسی نداره!
منبع: سایت cbr.com
چرا دروغ بگم مقاله خوبی نبود. با خیلی هاش مخالف بودم